۱۳۹۷ مهر ۱۱, چهارشنبه

اناتومی ریه ( شش ها)

اناتومی ریــــه
     ریـــه  ازجمله ارگان کبیره طرق تنفسی سفلی  بوده ، بین قفس صدری در دو طرف منصف ( mediastinum ) در فـوق دیافراگم قرار دارد .  -  ریـه‌ ها تقریباً شکل نیمه مخروطی داشته ، و هرکدام آن دارای ساختمانهای ذیل میباشد : ( ش1 )

   -  رأس( apex  ) -   قاعده(  base)    -    سه سطح و   -   سه کنار .
   • - رأس  : - نهایت علوی ریــه بوده که بشکل کند ؛ و مدورمیباشد ، بطرف علوی ازدهانه فوقانی صدر تجاوز نموده  تا جـذر عنق و سویه فوقانی عظم قص و ضلع اول میرسد .
   • -  کنار ها Borders : - دارای سه کنار میباشد ؛ قـدامی ، سفلی ، و خـلـفی .
   • -  قـاعـده :- وجه سفلی ریــه بوده ، بالای کـنبدی حجاب حاجـز قـرار دارد.

       سطوح ریــه ( Surfaces  ): -
   - ریــه ها دارای سه سطح بوده که بسیار صمیمی ازعظام ظهـری تا قـدام قـفـس صدری ، و به طرف پائین ناحیه ترخیا تا حجاب حاجز امتداد داشته ، و هرکدام آن با سطح نواحی مربوطه داخل صـدر ، که بنام های ضلعی( costal )، منصفی (یا mediastinal )، حجاب حاجزی(یا  diaphragmatic) یاد میشود در تطابق میباشد .
   - سطوح انسی (medial) ریــه ها - منظره وحشی سطوح middle mediastinum  بوده ، که بطرف مرکز صدر در مقابل سطح قلب  ، اوعیه کبیره  ، وناحیه تشعبی برانش کبیره ( Carina ) قرار دارد.
   - سطح قـاعـده ریــه - شکل مقعـر یا هلالی وسیع را دارا بوده ، توسط سطح قـبه حجاب حاجز ساخته شده و با آن درتطابق میباشد. مقعریت ریــه راست نسبت به ریــه چپ عمیقتر است ، علت آن بلند بودن قـبه راست دیافراگم میباشد که بالای کبد قرار دارد.
   - سطح ضلعی - سطح قـدامی و وحشی ریــه ها ، مقابل سطح داخلی جـدار صدر قرار داشته لشم و محدب بوده ، فرورفتگی های سطحی بین اضلاع را تعقیب نموده و بوسیله غشای پلورایی ، از اضلاع و عضلات بین الضلعی جـدا میشود.
  -  هر دو ریـه ها دارای یک رکود مرکزی (یاcentral recession  ) در جـذر ریــه بوده که بنام Hilum  یاد شده ، و ازآن اوعیه دموی و airways  (معـبر هوایی) عبور و داخل ریــه ها میشود . عقدات لمفاوی برانش و ریـــه ها نیز در اینجا (در Hilum) قرار دارد.

       سرحـد یا کـنـار هـا :-
   - کـنار قـدامی - از اتصال سطح منصف و سطوح ضلعی ساخته شده ؛ در ریــه چپ ؛ بوسیله یک ثلیمه عمیق مشخص میشود ، که از اثر رأس قلب بوجود آمده ، و با فضای قلب در تطابق میباشد ،  این ثلیمه بـه قسم ثلیمه قلبی (یاcardiac notch ) شناخته شده است
   - کنار سفلی  - حاشیه سـفـلـی قـاعـده ریــه را از سطوح ضلعی و منصف جـدا ساخته است .
   - کنار خلفی - ( برعکس کنار قدامی و سفلی ، که تیـز هستند )، این لشم و مدور بوده ، و توسط سطوح ضلعی و منصف که در خلف باهم وصل شده تشکیل گردیده است.

       پـلــورا  :-
 - پلورا متشکل از دوطبقه غشای مصلی  ( Serous ) بوده ، که یکی آن پلورای جـداری (وحشی) که سطح داخلی قفس صدری را فرش نموده ؛ و دیگرآن پلورای انسی حشوی (یا پلورای ریوی) بوده که مستقیماً سطح ریـه را پوشانیده است . بین هر دو پلورا فضای بالقـوه ( یا Potential space  ) موجود بوده که بنام Pleural cavity یاد شده ، دارای مایع پلورایی خفیف و لغـزاننده میباشد .

        بــرانــش هــا :-
   • -  برانش اصلی در Hilum  ریــه ها داخل شده ، و شعبه اساسی آن که در برانکای ثانوی داخل میشود نیز بنام Lobar bronchi  شناخته شده ، که هوا را در هر لوب ریــه میرساند . شعبه برانکای لوبار در برانکای سومی نیز بنام برانکای قطعوی یا سگمنتل شناخته شده که اینها هوا را برای انشعابات بیشتر لوب ها فراهم نموده و بنام برانکوپلمونری سگمنت یاد میشوند .
  -  هر برانکوپلمونری سگمنت بخش ها و ارواء دموی شعـبوی خود را دارد .
  - از نظر کلینیکی ، اناتومی سگمنتل در عملیه موضعی ساختن امراض در ریــه ها مفید میباشد .
  - سگمنت ؛ یک بخش مجـزا بوده که توسط جراحی بدون آنکه انساج اطراف آن متاثر شود میتواند خارج گردد.
     مرور مختصر ، بوضعیت اناتومیکی ، ساختمانی ، ارواء ریـوی و عصبی ریـه ها
        وضعیت اناتومیکی و ارتباطات :-
   ریـه ها در داخل جوف صدر ، در جوانب منصف قرار دارد . هر ریــه توسط پلورای حشوی و جـداری احاطه کردیده که ازهم بوسیله جوف پلورا جـدا شده است . اینها از منصف توسط جـذر ریــه یا مجمعه ساختمانهای که در ریـه داخل وخارج میشود بقسم معلق (suspended  ) میباشد.  سطح انسی هر دو ریـه با چندین ساختمان های منصف مجاورت صمیمی دارد. قرار ذیل(جـدول 1 و ش2 و3):
مجاورت ریـــه  راســت
مجاورت ریــــه  چــپ
   - مـــری    Oesophagus
   - قـلـب   Heart
   - وریــد اجـوف سـفـلـی   Inferior vena cava
   - وریــد اجـوف عـلـوی   Superior vena cava
   -  وریـد ازیگوس  Azygous
   - قـلـب  Heart
   -  قوس ابـهــر   Arch of Aorta
   - ابـهـر صـدری Thoracic aorta
   - مـــری    Oesophagus


               لــوب هـا
   •  ریـــه راست و ریـــه چپ دارای لوب همسان نمیباشد . - هرکدام آن توسط فسور التوایی به لوب ها تقسیم شده.
   - فسور یک التوای مضاعف پلورایی بوده که انقطاع را بین ریــه ها بوجود آورده و به متوسع شدن ریــه کمک میکند.
       -  فسور منحرف  - از کنار سفلی ریــه به استقامت خلفی علوی تا کنار خلفی  امتداد دارد .
       -  فسور مستعرضه   - بصورت افقی ازناحیه عظم قص از سویه ضلع چهارم تا فسور منحرف امتداد دارد .
          ریــه راست :-
    -  دارای سه لوب - علوی – متوسط و - سفلی بوده که توسط  دو فسور از هم جـدا شده است .
   - فسور فوقانی (یا مستعرض)-  پایانتر از فسور منحرف ، ازنزدیک کنار خلفی ریـه آغاز ، و مستعرضاً به قـدام سیر نموده ، و کنار قـدامی را در سویه  آخیر غضروف ضلعی چهارم عظم قص یا sternal   قطع یا مجزا ساخته ؛ از سطح مدیاستینوم به مسیر عقب Hilum  رفته  ، لوب علوی را از لوب متوسط مجـزا میسازد . 
  -  فسور منحرف سفلی - لوب سفلی را از لوب متوسط و علوی جـدا ساخته و نزدیک با فسور منحرف ریه چپ قرار میگیرد
      سطح mediastinal  ریـه راست   ( ش 2 )؛ توسط یکتعداد ساختمانها تقریباً فرورفته میباشد . قلب در جای قرار دارد که بنام cardiac impression یاد میشود .   - در فـوق Hilum این سطح ؛ یک قـوس میزابوی (ناوه مانند) موجود بوده که وریـد Azygos  در آن جـا دارد - و در فـوق آن میزابه بزرگتر را برای ورید اجوف علوی ( Superior Vena Cava )  و  ورید   Right brachiocephalic  راست ساخته - و در عقب این ، در نزدیک رأس ریـه یک میزابه را برای شـریـان  brachiocephalic  میسازد . در اینجا  - در عقب  Hilum  و اربطه Pulmonary Lig. یک میزابه برای عبور مـــری - و نزدیک ناحیه سفلی میزابه مری  یک میزابه عمیق تر برای وریـد اجوف سفلی ( Inferior Vena Cava ) قبل از آنکه در قلب داخل شود مشاهده میشود .

         ریــــه چـپ :-
   •  دارای  دو لوب یکی علوی ودیگر سفلی بوده که توسط فسور منحرف مشابه از هم جـدا میشود .
   - ریـه چپ نسبت به ریــه راست خفیف کوچکتر بوده – که علت آن موجودیت قلب میباشد .
     فسور منحرف ، که ازسطح ضلعی تا مناصفه فوق و تحت Hilum  وسعت پیدا میکند ، ریــه چـپ را به دو لوب علوی و سفلی تقسیم مینماد . ریـه چپ مانند ریـه راست نبوده ، لوب متوسط ندارد ، باآنهم یک منظره برآمدگی متشابه یا «homologous » درلوب علوی دارد که به آن اصطلاح lingula ( زبانچه) بکار میرود.  -  lingula طرف چپ از نظر اناتومیک موازی به لوب متوسط راست وظیفه اجرا میکند  ، وهمچنان هر دو منطقه به انتانات و اختلاطات اناتومیکی مشابه نیز مستعـد میباشد . در اینجا دو سگمنت برانکوپلمونری ؛ یکی lingula علوی  ودیگر lingulaسفلی  وجود دارد. سطح منصف ریـه چپ دارای cardiac impression بزرگ میباشد جایکه قلب جاگزین میشود .  این ناحیه عمیقـتـر و بزرگتر نسبت به ریــه راست بوده ، و قلب بطرف چپ متبارز میشود.
   -  در عین سطح ؛ در فوق Hilum  ،  فوراً یک انحنای میزابوی برای قـوس ابهــر ، و یک میزابه در پائین آن برای ابـهــر نازله ( Descending aorta )  مشاهده میشود . شریان Subclavian چپ که از قوس ابـهــر جـدا میشود در میزابه قوسی نزدیک رأس (apex) ریــه قرار میگیرد . در میزابه کم عمق یا سطحی قـدام ؛ شریان ، ودر نزدیک حاشیه ریــه ؛ وریــد   brachiocephalic  قرار دارد . - مــری در یک impression سطحی فراختر در قاعـده ریــه جا دارد . (ش3 )
   در ریـــــه - مجـرای هوایی برانشها زمانیکه از تـرخـیـا جدا میشود ، با ریـــه ها همنوا گردیده ، و به قنات های هوایی برانکیل ، وبعـد در اسناخ (یا Alveoli ) بین انساج ریـوی ، اورده ، شـرایـن ، اعصاب و اوعیه لمفاوی خاتمه می یابد .
   - مخاط و تحت مخاط ترخیا ، و برانش ها دارای شبکه شعریه های لمفاوی میباشد .    bronchial کوچکتر دارای یک لایــه بوده ، و در Alveoli این لایــه وجود ندارد .
   اپیتیلیوم تنفسی تمام طرق تنفسی سفلی را بشمول ترخیا ، برانکای ، و برانکیول ها فـرش نموده است . این یک اپیتیلیوم ذغاب دار (یا مویک دار) بوده و همراه با حجرات  Goblet در داخل منتشر و مخاط را تولید میکند .  Club cells مشابه مکروفاژ فعالیت مینماید . حلقه های نامکمل غضروف ترخیا و  plates های کوچکتر غضروف برانکای ، مجـرا های هوایی ( airways ) را باز نگهمیدارد .
    غضروف حمایوی عضلات ملسا جـدار برانکیول ها بسیار ضعیف بوده ، و غالبا در برانکیول های تنفسی باریکتر غضروف وجود ندارد ، و اینها عمدتاً اپیتیلیوم میباشد .
   طرق تنفسی به Lobules  ها می انجامد . هر لوبیول دارای برانکیول های تنفسی بوده ، که به شعبات Alveolar ducts (قنات کیسه  ) و Alveolar sacs  و در مسیرخود به   alveoli  تقسیم میشود .
   حجرات اپیتیلیوم سراسر فرش طرق تنفسی ، مایع اپیتیلیومی را ترشح نموده ، که ترکیب آن ؛ کارmucociliary  clearance را تنظیم و تعـین میکند(میکانیزم پاکسازی بنفسهٍ  میوکس ؛ و ذغابات سطح اپیتیلیوم ترخیا و برانشها را).
     Alveoli دارای دو نوع حجرات ؛ Alveolar cells و  Alveolar macrophage  بوده ، که هر دو نوع ، بنام تیپ 1 و تیپ 2 شناخته شده  (هردو بنام  حجرات پنموسایت نیز یاد میشود). انواع Types I and II ، جـدار و غشای Alveolar  را میسازد . حجرات Type I  %95 ساحه سطحی هر یکی از alveoli را فراهم نموده ، لشم میباشد ، و حجرات  Type II معمولا بشکل متراکم درکنارهای  alveoli قرار داشته ، شکل مکعبی دارد . حجرات Type I سکواموس اپیتیلیل بوده که جدار Alveolar   را میسازد .
    طرق تنفسی سفلی یک بخش از سیستم تنفسی بوده ، و حاوی ترخیا  و ساختمانهای پایان آن شامل ریــه ها میباشد . هـوا از بلعوم بطرف پائین در ناحیه انشعابی  ترخیا (Carina) که به دو برانش راست و چپ جدا میشود رسیده ، و بعد در طرف ریـه راست و چپ ، فـورا به bronchi  دومی و سومی لوب های ریــه ، و در برانکیول های کوچکتر و کوچکتر تا برانکیول تنفسی میرود . این هوا از طریق قنات Alveolar در alveoli ، در جایکه انتشار صورت میگیرد میرسدش4 ).


    شـجـره برانشـیل  :-
شجره برانشیل یک سلسله معـبرهای است که عبور هـوا را برای  alveoli  ریــه ها فراهم میکند . با تـرخیـا آغاز شده وبعـد به برانش راست و چپ تقسیم میشود .    -  هر برانش در جـذر ریــه داخل ، و از میان hilum عبور نموده ، و در داخل ریــه ، تقسیم گردیده و برانش لـوبـار را میسازد، که هر یکی آن یک لوب را تهـویـه (supplying) میکـند . -  بعـداً  برانش های هر لوب ، بیشتر به چندین برانش قطعـوی سومی تقسیم شده ، که هر برانش قطعـوی برای قطعه  bronchopulmonary  ، که اینها واحـد های وظیـفـوی ریـــه هــا میباشد ، هوا را فراهم میکند. (ش5 )
  - برانش سگمنتال(یا قطعـوی) به برانکیول های بیشتر ارتباطی هدایت کننده (conducting) تقسیم گردیده ، که بالآخره به terminal bronchioles می انجامد . هر برانکیول نهایی، برانکیول های تنفسی را ایجاد نموده ، و جـدارآن که از لیومن بطرف اسناخ (جیوب ) بیرون گسترش می یابد باریک میشود .
   • - برانش راست نسبتاً مجـرای وسیعتر وعمود تر داشته ، خطر وقـوع انشاق جسم اجنبی را بیشتر متحمل میشود.
      ارواء دمـوی ریــه ها  :- (ش6 )
   • ریـه ها یگانه ارگان است که دارای دوران دموی مضاعـف میباشد.
     -  یکی دوران ریوی .     -    و دیگر آن دوران قصبی یا Bronchial 
   دوران ریوی – وظیفه آن تبادله گاز بوده که خون بـدون اوکسیجن را از بطین راست ، ازطریق یکجوره شراین ریـوی (pulmonary A.) بـه ریــه ها پمپ یا انتقال داده ، وبعداز تبادله گاز ، خون اوکسیجندار را ، از طریق 4 وریـد ریـوی (pulmonary V. ) که ریــه ها را ترک  نموده ( دو برای هر ریـه ) به ازین چپ رسانیده تا تمام بـدن را ارواء کند.
   برانش ها ، جـذر ریــه ، پلورای حشوی ، و انساج حمایوی ریــه به ارواء دموی تغـذی ضرورت دارد که توسط  دوران bronchial ، صورت میگیرد.
   دوران برانکیل - ارواء دموی سیستمیک است که خون اوکسیجندار را برای جدار airways ریــه ها ، از طریق شراین برانکیل ، که ابـهـر نازله (descending aorta) را ترک میکند مهیـا میسازد. دراینجا معمولا 3 شریان است ، که دوعدد آن در ریـه چپ و یکی آن در راست در امتداد برانش و برانکیول ها به شعبات تقسیم میشود .
   اوردۀ برانشیلخون وریــدی برانشیل راست در وریــد azygos  دریناژ میشود(میریزد)، در حالیکه از ریـه چپ در وریـد  accessory hemiazygos میریزد
   حجم خون ریـه ها ، بصورت اوسط در حدود 450  ملیلیتر بوده ، که تقریباً %9 تمام حجم خون سیستم دورانی را احتوا میکند . این مقـدار به آسانی میتواند بین یکنیم تا دو چند نورمال در حال تغیر و نوسان باشد .
      تعصیب ریــه ها (یا Nerve supply of the lung  ) :-
   اعصاب ریـه ها از   pulmonary plexuses میآید . اینها دارای الیاف سمپاتیک ، پره سمپاتیک و مؤصله حشوی (یا  Visceral afferent  ) بوده که از طریق عصب واگوس سیاله را از ارگان به دماغ انتقال میدهد .- اگر توسط اسیتیل کولین تنبه یا تحریک شود ، سبب میشود که عضله ملساء فرش برانش ها و برانکیول تقبض نموده ، و ترشح غدوات تزاید نماید .
   پره سمپاتیک :  از عصب Vagus   منشه میگیرد . ترشح غدوات لمفاوی برانشیل  را ، تقلص عضلات ملساء برانشیل را ، و توسع اوعیه (یا vasodilation) ریـوی را تحریک میکند .   

   سمپاتیک :  از جذع سمپاتیک منشه میگیرد . استرخای عضلات ملساء برانشیل(توسع قصبات یا Bronchodilation) را ، و تقبض اوعیه (یاvasoconstriction) ریـوی را تحریک میکند.
 مقویت سمپاتیتیک ریــه از باعث فعالیت ناراپینفرین بالای Beta 2 receptors  در طرق تنفسی بوده که سبب توسع قصبات Bronchodilation میشود.  عمل تنفس دراثر سگنال عصبی که از مرکز تنفسی در Brain stem  به امتداد عصب Phrenic  به حجاب حاجز ارسال میشود بوجود میآید .
    الیاف مؤصله حشوی  یا   Visceral afferent  :  سیاله های درد را به  گانگلیون حسی عصب Vagus   انتقال میدهد  
   اصطلاحات :-
- alveoli      = بیت ، جیب ، کیسه هوایی یا سـنخ ، جای است که تبادله گازدر اینجا صورت میگیرد
-  Alveolar sacs     =  جمع سنخ = اسناخ ، یا جیوب - کیسه های هوایی
-   alveolar ducts = کوچکترین قنات یا معبر هوایی بعیده است که به  اسناخ ختم میشود
-  Potential space  = فضای بالقـوه (یا تاثیرا گذار ). فضای است که مستقیماً در عملیه سهم نگرفته بشکل غیر مستقیم توسط عوامل دیگر فعال میشود یا سهم میگیرد
-    - Dead Space ( فضای راکد "یا مرده) = از نظر فزیولوژی ، معبـر هـوایی ( ازانف، تا برانکیول ها و . . .بشمول سنخ ) است که هـوای انشاقی (تقریباً 150ml) درآن باقیمانده و در تبادله گاز (O2 و CO2) سهم نمی گیرد. ویا اگر دراسناخ میرسد تبادله نه شده یا ناچیز است.
   
   مــــوخــــــذ  وترجمه از -
        1 – Anatomy & physiology  of  the  Respiratory System
        2 - Henry’s  Extensile  Exposures
       3 – Wikipedia org.
       4 –   ATΛAC. AHATOMMИИ    ЧEΛOBEKA

چهار شنبه 11 میزان 1397 ( مطابق 3 اوکتوبر 2018)

این بخش اناتومی و بعدی فزیولوژی ریه نظر به تقاضای دوستان تهیه شد -
+++
++



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر