۱۳۹۷ دی ۲۷, پنجشنبه

آیا دوره زمامداری محمد ظاهر شاه بطرف ترقی روان بود ؟ ویا بطرف قهقرا ؟ 
          مرورمختصر از کارکردهای  مثبت    و در  آخر انتقادی و اشتباهات :

مروری مختصر برکارکردهای حکومت مرحوم ظاهر شاه
   مـقـدمـه  -  برای اولین باربود که در کشور پلانهای انکشافی 5 ساله و 25 ساله طرح ریزی و تا 2 مرحله کاملاً تطبیق گردید. درمرحلۀ سوم مشکلات در بودجه بوجود آمد ، ومرحلۀ چهارم نیز موفقانه به اکمال رسید.
که درنتیجه آن افغانستان صاحب شاهراه حلقوی،  11 بند برق بزرگ و ده ها بند های کوچک ، و 5200 موسسات صنایع کوچک و فابریکات گردید. وضع ترانسپورت خصوصی و دولتی بهتر ومنظم تر شـد . 
  - با تکمیل نمودن مؤفقانۀ  اولین پلان پنجساله ؛ از سراسر جهان متخصصین به افغانستان سرازیر شدند و افغانستان دربین کشورهای همسایه پیشتاز شده بود.
  - "تماس با متخصصین خارجی مکتب دیگری بود که کارگران افغان را ا زلحاظ فکری و هم دانش تخنیکی مجهز میساخت که مثال مهم آن ساخت پروژۀ وادی هلمند بود که درآنزمان دستگاۀ ساختمانی افغانی ، و هلمند ، و موسسات ساختمانی مختلط دولتی وشخصی نیز بوجود آمد.  افغانستان  مسیر ترقی را اختپار نمود، با تطبیق مؤفقانه پلان اقتصادی 5 ساله ، و ورود صدها متخصص تازه خارجی ، درین زمان بود که، ننگرهار به مقایسۀ پشاور شهر پیشرفته تری شده بود، هرات با مشهد رقابت میکرد، ومزار و شبرغان با استخراج نفت وگاز از شهرهای همسایه اش در ازبکستان، ترکمنستان و تاجکستان پیشتر بود نه عقب تر!
  -  با درنظرداشت شرایط منطقوی وهمسایگان طماع ، جهالت و مزخرفات مروجه مذهبی ، و بی خبر از حقایق قرآن و دین مقدس اسلام ، که حتی درمرکز مکتب رفتن را برای پسران جرم میدانستند ، درآن شرایط یک شهکار بود. لـذا بخاطر آگاهی جوانان کشورم (مشت نمونه خروار) ذکر میکنم تا باشد نسل جوان آگاهانه قضاوت نمایند . زیرا بعضی ها آگاهانه و یا غیر آگاهانه حقایق را روی بعضی ملحوظات  . . .  . کتمان(پنهان) میکنند . 
1 اعمار و وزارت خانه ها و سفارت ها
در دوره حکومت محمد ‌هاشم خان، موسسات و ادارات دولتی در مرکز و ولایات ، مانند  صدارت ، وزارت خانه‌ها، مجلس اعیان و شورای ملی، نیروهای مسلح ، شبکه استخبارات مرکزی احیا و به تدریج تقویت  ؛ و سفارت ها تاسیس و توسعه یافت .
    قوانین قوای مسلح مجهز توشیح  گردید .    -  به تجهیز قوای مسلح و تقویه امور نظامی توجه شد . از چکسلواکیا و ‌ایتالیا و بریتانیا ضروریات وهواپیماهای جنگی تدارک دیده شد و کارشناسان انگلیسی و‌ایتالیایی در نیروهای هوایی استخدام گردیدند.  - خدمت اجباری زیر پرچم ، اعتبار قانونی پیدا کرد. -  پوهنتون نظامی ‌بر ویرانه‌  های بالاحصار کابل ساخته شد.

2  -   ایجاد سیستم بانکداری:
    1اولین بانک -  در سال 1311 شرکت سهامی به سرمایه مختلط شخصی ودولتی به ریاست عبدالمجید زابلی بنام شرکت هاشمی تأسیس - و درسال (1312 ش) این شرکت سهامی بنام ( بانک ملی افغان ) مسمی و بحیث اولین بانک در افغانستان عرض وجود کرد. در آغازشرکت ، اساسنامه شرکت سهامی تصویب و مناسبات سرمایه داری توسعه و تشویق گردید.  -   در سال 1315 شرکت بنام شرکت پنبه در ولایات شمال ، و  -  در سال 1316 شرکت دیگری بنام وطن در قندهار نیز تأسیس گردید.

    2 - دومین بانک « بانک مرکزی» بنام (د افغانستان بانک ) در سال1318  به سرمایه ابتدائی 120 ملیون افغانی در شهر کابل افتتاح شد و بعداً وظایف بانکداری دولتی به د افغانستان بانک واگذار ،  وچاپ و نشر پول از بانک ملی به د افغانستان بانک سپرده شد ، وهمچنان شعبات آن در ولایات   و . .  . . تاسیس گردید
  - بانک های دیگر بنام ( پشتنی تجارتی بانک) و( بانک رهنی و تعمیراتی و . . .  در مرکز و ولایات) و شرکتهای صادراتی بین المللی ،  -  بنادر تجارتی/ بعداً تاسیس گردید -  نرخ اسعار ثابت بوده ازدالر  34 افغانی هیچگاۀ بلند نرفته‌ است. تآسیس سرای صرافی شهزاده مشکلات هزاران تاجر و سایر افغانها را مرفوع ساخته‌ که الی امروز این مارکیت بحیث بزرگترین مرکزی تبادلۀ اسعار به سطح کشور موجود است. 
   ●● -  در زمان جنگ جهانی دوم – (گــدام تعاونی کمیته رفاه عامه  )-  و ( کوپراتیف مامورین ) -  ( شرکت ارزاق ) – ( شرکت سپین ‌زر) -  و شرکت‌های دیگر تأسیس گردید.
   -   ‌این موسسات کالای استهلاکی نظیر منسوجات ، تیل خاک ، پترول و مواد استهلاکی ضروری را وارد و برای مامورین دولت توزیع میکرد.
   -    توزیع کـوپـون و مواد اولیه ( ارتزاقی کوپونی ) برای مامورین رایگان صورت گرف  .

جهت معلومات شما باید گفت که ، در افغانستان اولین بار که مکتب ساخته شد در زمان امیر حبیب اله خان بود که بنام مکتب حبیبیه بود فعلاً لیسه حبیبیه است. اما ؛ بنام دانشــــگاه یا پــوهـنـتـــون کدام چیزی وجود نداشت .
  در زمان پادشاهی نادرخان اولین بار فاکولته (کلمه فرانسوی است)که مدرسین آن فرانسوی بود ساخته شد بنام پـوهــنــتــــون بود.مردم بنام ، فاکولته ، و پـوهــنــتــــون میشناختند. بنام دانشگاه چیزی وجود نداشت. تفرقه اندازی بنام  دانشگاه و پوهنتون (و همچنان زبان ستیزی و قومگرایی) بعد از آمدن تنظیم های جهادگر ( 8 گانه و 7 گانه  تحت الحمایه دستگاه جاسوسی دو همسایه خبیث ایـران ، و پاکســتـان و متجاوزین ) مروج شد . حتی خودم که فارغ پوهنتون بودم تا همین سال های آخر برایم کلمه دانشگاه نا آشنا بود تصادفاً در دکشنری انگلیسی متوجه شدم که معنی یونیورستی راکه ما پوهنتون میگوئیم ، در ایران بنام دانشگاه است.
 3- تعلیم و تربیه ومعارف
دوران چهل ساله سلطنت " (از 1312 تا 1352 ) را ازلحاظ تعلیم و تربیت و تحولات سیاسی میتوان به دو دوره تقسیم کرد.
   -  دوره اول - از سال 1312ش بعد از قتل" نادرشاه" تا سال 1342 ش و -  دورۀ دوم از سال 1342 ش تا سال1352ش دهه دموکراسی و کودتای داودخان .
   ●● اول مکاتب :-
از سال 1312 نظر به صدور فرمان هاشم خان ، تدریس به زبان پشتو در کلیه مکاتب سراسر کشور بود که به مدت بیش از ده سال ادامه داشت .
  - در سال 1325 در قانون اساسی جدید تعلیمات ابتدای اجباری شد و تدریس علوم اسلامی هم مجاز گردید و دولت به وزارت معارف ابلاغ کرد که :
 - از سال تعلیمی 1326 تدریس به زبان دری گردد ( درحقیقت - ظاهر شاه بخاطرتحکیم وحدت ملی زبان خود «  پشتو » را قربانی  ساخت .
       - در ماده 34 قانون اساسی درج شد که  (( تعلیم و تربیت مجانی و رایگان برای هر تبعه ای افغان )) باید مهیا گردد. هدف دولت این بود که امکانات مناسب را از نظر معنوی ، علـمی ، احساس وفاداری  ووطن پرستی  احساس مسئولیت فردی را در اجتماع برای افراد ، مطابق استعداد شان تقویت و فراهم آوری نماید .
     -    معلمین ممتاز از طرف شاه  تشویق میشد .
..
           ضیافتی که از طرف شاه برای معلمین ممتاز شهر کابل مؤرخه  19 میزان سال 1341 گرفته شده بود
                                 در جمله پدر مرحومی ام نیز میباشد

      – در این دوره معارف با ساخت و فعالیت تاسیسات ذیل  رشدی خوبی داشت. 
  -  تا سیس ریاست  موسسه نسوان  ( بخش سواد آموزی  - و کارهای دستی مانند خیاطی وغیره  برای کلان سالان اناث )
  -  اعمار مکاتب ملکی - ابتدایه و لیسه  برای ذکـور    /   و اناث ،  در کابل ، مثلاً  لیسه استقلال ، لیسه نجات که بعد بنام لیسه امانی شد، رابعۀ بلخی , عایشۀ دورانی ، ملالی ، نادریه ، لیسه غازی ، ابن سینا – ابوریحان البیرنی – سردارجانخان – سپین کلی و. . . .  – و درتمام  ولایات و حتی اولسوالی ها / ومکتب مسلکی تخنیکم و  و و . . .  
  -  مکاتب لیلیه (بودوباش شبانه) مثلا مکتب رحمان بابا – مکتب خوشحالخان و . . .  . برای اطفال ولایات دور دست با مصارف اعاشه و اباته آن از طرف دولت بشمول کتاب قلم کتابچه و و و  . . . ..
  -  اعمار ده ها دارالمعلمین ( لیلیه ) بشمول مصارف اعاشه و اباته و سهولت های دیگراز طرف دولت در کابل و ولایات  
  -   مکتب نظامی ( لیلیه ) مانند لیسه حربی شونځی 
  -  کورس های اکابر(سواد آموزی) برای کلان سالان  در کابل و ولایات ( با تمام سهولت های رایگان بشمول محل – کتاب و کتابچه و قلم).
  -  شپی لیسه  و شپی فاکولته  برای کارمندان دولت که از طرف روز برای تحصیل وقت  نداشتند .
     - با اعمار مکاتب در سراسر افغانستان و جبری ساختن جذب متعلمین به مکاتب وتاسیس کورسهای سواد آموزی برای کلام سالان یکی از اقـدامات مؤثر زمان شاه در راستای ترقی کشور بود.  پروگرام سواد آموزی یکی از پروژهای بسیار مهم "ظاهرشاه " بود که یونسکو این پروژه را به حیث یک پروژۀ موثر میشناخت که حتی کشور ایران چنین پروگرام ها را نداشت.
   ●●●   - با وجود که درک وفهم جامعه در سطح پائین ومتکی به تبلیغات ملا ها بوده و ، مکتب رفتن را گناه تلقی نموده ، نمی خواستند اطفال شان بمکتب بروند ، به زور به مکتب برده و داخل میشد ، که عملا در زمان طفولیت خود  شاهد آن بوده ام .     یک خاطره را با نام مستعار آن یاد آورمیشوم .
 -  محمود که مکتبی بود با احمد که درمکتب نبود پرخاش کرد.  محمود به حساب ضدیت به سرمعلم مکتب سپین کلی نام احمد را داد که درمکتب نیست ؛ سرمعلم ، ملازم (چپراسی) مکتب را فرستاد وآ احمد را به زور به مکتب شامل کرد . عصرهمان روز تصادفا من به خانه محمود بودم که مادر احمد نزد پـدر محمود آمد وبه پدرمحمود میگفت که مامورصاحب ؛ چه گناه ما بود ، ما همسایه های خوب شما بودیم چرا محمود به سرمعلم گفته و احمد را در مکتب شامل کرده ،
   اکنون خودقضاوت کنید مکتب رفتن گناه بود. دولت بزور اطفال را به مکتب شامل میکرد که این چشم دید زمان طفولیتم است.

  ●●-  تاسیس پوهنتون ها  :-
-  گفته میشود ؛ زمین پوهنتون کابل از" ظاهرشاه" بود ، برای پوهنتون داد و پوهنتون را در سال 1325 ش با بخش های محتلفه بنیاد گذاشت .
   - در حقیقت - بنياد تحصیلات عالي در زمان / ‌نادر شاه و / ظاهر شاه / گذاشته شد .‌
  -  فاكولته طب در سال 1311 ش توسط نادرشاه پايه گذاری و توسط فرانسوی ها تدریس میشد و اولین بار تسلیخ را بالای 3 بال کبوتر اجـرا کردند (نظر به گفته مرحوم پروفیسور سید عبدالقادر بها رئیس پوهنتون طب ننگرهارواستاد اناتومی ما) و 3 سال بعـد ازآن در ایران چنین فاکولته طب ساخته شد . همچنان درپهلوی فاکولته طب در بخش صحی :
   -  مکتب عالی دوا سازی - مکتب طبی معاون داکتری ؛ مکتب طب دندان (طب دندان در ابتدا بعد از صنف نهم به کورس مدت 3 ساله معادل بکلوریاجذب میشد) ، مکتب به اصطلاح عامیانه کمپودری ، مکتب نرسنگ و قابلگی تأسیس گردید  و استخدام دکتوران متخصصین بیرون مرزی را میتوان از اولین گام در راه احیای طبابت در افغانستان محاسبه کرد.  و هم چنان بعداً یک تعـداد شاگردان جهت آموزش به فرانسه و ترکیه  و و  و فرستاده شدند . بعدا با بخش های ذیل وسعت داده شد
   در کابل -  پوهنتون کابل با تمام بخش های آن  (( مانند پوهنڅی طب  /  پوهنڅی فارمسی  /  پوهنڅی اقتصاد / شرعیات / پوهنڅی ادبیات / تعلیم و تربیه  /  پوهنڅی انجـنیری / زراعت و / حقوق /  ، علوم طبیعی / زمین شناسی و /
    -  پوهنتون  پولی تخنیک کابل ( با داشتن  بخش های مختلفه  )
  -  پوهنتون نظامی - ( با پوهنځی های مختلفه بشمول تخنیک در بخش نظامی داشت)  /  و 
  -  اکادمی پولیس
  -  اکادمی تربیه معلم بخاطر بلند بردن سطح دانش معلمین

   در ننگرهار - پوهنتون ننگرهار  - اول طب (که توسط استادان داخلی و امریکایی تا سال49 تدریس میشد) /  و بعد پوهنڅی انجنیری / زراعت و    پوهنڅی های دیگردر جوار آن  تاسیس شد
     - کتاب ، قلم ، کتابچه ، قطی پرکال و  تـــدریـس همه  از طرف دولت تهیه شده برای متعلمین مکتب و همچنان کتاب تدریسی برای محصلین رایگان بود
  ///  -  برای ارتقای سطح دانش محصلین در داخل پوهنتون کابل و ننگرهار کتابخانه تاسیس و کتاب های علمی به سطح جهانی به دسترس محصلین قرار گرفت  و همچنان کتابخانه عامه  در کابل تاسیس گردید
  - محل رهایش ( لیلیه ها ) وغــذا آب - و برق - و سهولت های دیگر برای متعلمین و محصلین که از ولایات دور دست می آمدند از طرف دولت آماده میگردید . و یک جیب خرچی هم بخاطر تشویق داده میشد .
 -  بورس های تحصیلی ملکی ونظامی بدون واسطه ، به هرکس نظر به لیاقت آن رایگان میسر بود (چنانچه نظربه نمرات کانکور پوهنتون درسال 1344 ، بورسیه تحصیلی طب پاکستان برایم میسر شد ، اما نسبت تلقین ذهنی که پاکستان دشمن ما است صرف نظر نمودم که این عمل یک اشتباه احساساتی بود )
بعد ها پوهنتون عالی و نیمه عال تاسیس  شدند .
سوال دراینجاست که : با همان اقتصاد ناتوان آنزمان ، با درک واقعبینانۀ که ظاهرشاه ازجامعه داشت ؛ بخاطر با سواد وسالم ساختن جامعه ، تمام خدمات تعلیمی ، تحصیلی ، و خدمات صحت عامه را رایگان ساخت . اما :
   - امروز که بنام حکومت اسلامی داریم ، باحضورداشت 48 کشور و سرازیر شدن پول هنگفت ، دولت ، و منتقدین و مدعیان انکشاف و ترقی ؛ چرا از همان خدمات رایگان (کوپون ، معارف ، صحی و . . . ) زمان ظاهرشاه عاجـز اند ؟؟؟
   - معارف و تحصیلات عالی در اکثر مطلق ملل جهان به یک زبان ملی است .
   -  آیا ظاهر شاه بخاطرتحکیم وحدت ملی زبان خود ( پشتو) را قربانی نساخت ؟ که ساخت .
   - سوال از منتقدین - آیا این 1870 باب مکـتـب ساخت زمان مرحوم ظاهر شاه که توسط جهادی نماهای 8   گانه استخبارات ایـــران و  7   گانه  isi پاکستان الی سال 1365 ویران گردید (اقتباس از کنفرانس بلگراد) اگر کار نبود ؛ چه بود ؟
4 - مطبوعات  و  نشریات

     -   مطبعه دولتی  و – مطبعه سکوک   و – مطبعه ملی و . . .  . تاسیس و بکار آغاز نمودند .
    - یکی از اقـدامات علمی و قابل تحسین آنزمان نشر افغان طبی مجله در بین سال های (1335) در هر سه ماه به صاحب امتیازی فاکولته طب وقت بود که با محتویات علمی بسیار عالی در شرایط همان زمان نشر میگردید  . اخبار روزنامه های دولتی بنام  اصلاح  - انیس و روزنامه های ملی بنام ترجمان – مساوات – خلق – پرچم – شعله جاوید  - و رساله ها و مجله ها بنام  پشتون ږغ و . . . . . . سالنامه وغیره و همچنان در ولایات بنام های دیگر نیز نشر میگردید که در روشن ساختن اذهان عامه تاثیرات خود را داشت .
  5- در بخش صحت عامه :
 در اواخر سلطنت امیر حبیب الله خان یک طبیب هندی بنام "علی جویا " استخدام ، که مصروف معالجۀ خاندان سلطنتی و بعضی افراد سرشناس وقت بود .
  - قبل از دورۀ نادر شاه و ظاهر شاه ، خـدمات طبی سراسری در کشور وجود نداشت. در دوره اینها ؛ تغییرات چشمگیری در بخش صحیه رونما گردید –
   - اعمار شفاخانه های ملکی با بخش های مختلف آن -  بطور مثال -  در کابل :
   /- نادرشاه روغتون(یا  شفاخانه علی آباد) - در سال 1311 در دامنه جنوبی کوه آسمایی با بخش های داخله، جراحی، سناتوریم، جلدی، چشم، عقلی عصبی، گوش و گلو و انتانی افتتاح گردید.      سناتوریم  وتاسیس فاکولتۀ طب یکی از دست آورد های دیگر این دوره است .  
   - برای طبقه اناث شفاخانه مستورات (میوند امروزی) با شعبات مربوطه آن تاسیس گردید که بعد از تاسیس فاکولته طب به حیث شفاخانه های تدریسی در جمع با کلینیک مرکزی واقع پل باغ عمومی ، بنام موسسات صحی پوهنتون فعالیت می نمود .
   /- انستیتوت صحت طفل ( درزمانکه رئیس جمهورهندوستان ، ذاکرحسین ؛ از ظاهرشاه دعوت رسمی بعمل اورد این انستیتوت به کمک اقتصادی هندوستان بحیث شفاخانه تخصصی در بخش جراحی و داخله بخاطر ارتقای سطح دانش دوکتوران ساخته شد در پهلوی آنکه متخصص وپرسونل مسلکی از هند آمدند سالانه از طرف هند 20 هزار دالر جهت محافظت و ترمیم شفاخانه به وزارت صحت عامه کمک مینمودند.
  - در زمان ح د خ ا هندی علاقه گرفتند که یک شفاخانه جداگانه صد بستر جراحی را در کناراین انستیتوت ؛ و هم  یک شفاخانه 300 بستر ولادی درکابل کمک واعمار نمایند.  بخاطر دارم همه پروسۀ آن تکمیل شد اما کار آغاز نشد . زمانیکه با وزارت خارجه هند تماس گرفته شد اظهارنمودند ، سالانه 20 هزار دالر بخاطر ترمیم داده شده پول را گرفتید اما شفاخانه ترمیم نشد هرزمانیکه صحت طفل را ترمیم کردید این دو شفاخته ساخته خواهدشد . و بعد ازانکه ترمیم شروع شد هندی ها کار ساخت 100 بسترجراحی را شروع کردند ) البته بعد از قتل اندیراگاندهی  نام صحت طفل به نام انستیتوت صحت طفل اندیرا گاندهی تغیر یافت )
   -  برعلاوه تاسیسات فوق الذکر تاسیسات عام المنفعه صحی  دیگری  -  مانند  ( ملالی زیژنتون ، یا زایشگاه ) –و- ( شفاخانۀ وزیر اکبرخان ، که درسال 1343 بحش اورتوپیدی شفاخانه علی آباد نیز به آن انتقال داده شد ) و (شفاخانۀ رابعۀ بلخی ) و ( شفاخانۀ انتانی ) و (شفاخانه نور) و ( شفاخانه توبرکلوز) و  (ریاست اکسریزها) و (سناتوریم) و (مرکز صحت روانی) و همچنان در ولایات مثلا
  / شفاخانه مرکز خوست /- شفاخانه بست در لشکرگاه /– و شفاخانه دوصد بستر قندهار  /- شفاخانه ده بالی درکاپیسا - در /- چاریکار و همچنان به تعداد زیاد شفاخانه های دیگر در ولایات و مراکز صحی اساسی  و مراکز فرعی طبی در تمام ولایات -   و شفاخانه های 20 بستر در اولسوالی ها  و با بخش های واکسینیشن و غیره  را میتوان بطور نمونه یاد آوری نمود که در چند خط نمیتوان نوشت .

    ●● -  - در بخش صحی برای  نظامی  ها  در کابل - - شفاخانه ( نمبر یک)  -  و شفاخانه ( نمبر دو ) - وبعداً شفاخانه اکادمی علوم طبی (یا 400 بستر) بقسم شفاخانه مرکزی اردو اعمار و مورد توجه خاص قرار داشت چنانچه روز سه شنبه ۱۲ جدی ۱۳۵۱ محمد ظاهر شاه پادشاه افغانستان از جریان اعمار ؛ و محمد موسی شفیق صدر اعظم بتاریخ ۱۹ جدی سال مذکور از کار ساختمانی شفاخانه دیدن نمود. گفته میشود که شفاخانۀ 400 بستر یکی از بزرگترین مراکزی طبی در سطح منطقۀ در آنزمان شمرده میشد .( و  در زمان مرحوم داود خان شهید افتتاح شد ) و یکتعداد شفاخانه های دیگر نظامی در قطعات اعمارگردید. و همچنان پولیکلینیک ها .
   ●●  -  تــداوی با کیفیت عالی و برای هر افغان در شفاخانه مجانی و رایگان بود .
   ●●  -  سوال دراینجاست که  -  این دولت جهادی و اسلامی ؟؟؟  از خدمات رایگان ؛ حتی با کیفیت پائین برای مردم  چرااحساس ناتوانی نموده و اثری از ادویه با کیفیت وجود ندارد؟؟؟  چرا دولت در پی خصوصی سازی این شفاخانه هااست؟؟؟ چرا بفکرصحت مردم بیچاره نیست؟؟؟

  6 - قـدرت دولتی
     -  ظاهرشاه قـدرت مطـلـقه را از خاندان شاهی دور و مشروطه ( انتخابی مردم ) ساخت /  کابینه و صدراعظم مستقیماً ازطریق پارلمان با رای دادن سری انتخاب میشد ، و در دهه آخیر سلطنتش اشخاص ذیل از طریق رای سری بصفت صدراعظم انتخاب شدند
   - داکتر یوسف
   - محمد هاشم میوندوال
   - نور احمد اعتمادی
   - دوکتور عبدالظاهر
   - محمد موسی شفیق
      - احزاب سیاسی تشکیل و به فعالیت آغاز نمود . یک نهضت بوجود آمد .
     - در قسمت نهضت نسوان  -  و  سهمگیری اناث در دوایر رسمی دولتی  بطور مثال :
  -  خانم کبرا نورزائی    و  -  خانم معصومه وردک عصمتی در سال 1964میلادی در کمیسیون مشورتی قانون اساسی عضویت پیدا کردند.
  -  در لویه جرگه سال 1343 بر علاوه این دو خانم  - دو خانم دیگر  خانم رقیه حبیب    و خانم حمیرا سلجـوقی  شامل بودند.
  -  خانم کبرا نورزائی اولین خانم در تاریخ کشور بود که اول از سال‌های 1965 تا 1967 در کابینه صدر اعظم محمد هاشم میوند وال ، و بعد در 1967 تا 1969 میلادی در کابینه اول نور احمد اعتمادی مقام وزارت صحت عامه را به عهده داشت
  -  در انتخابات دوره 12 مجلس نمایندگان این خانمها (-  خدیجه احراری از هرات ، -  معصومه وردک عصمتی از قندهار، -  اناهیتا راتب زاد و  -  رقیه حبیب از کابل) عضویت ولسی جرگه را حاصل نمودند ،//  در حالیکه   خانم   - حمیرا سلجوقی  و   -  عزیزه گردیزی  داخل مشرانو جرگه ( سـنا ) شدند.
  -  خانم کبرا نورزی در سال 1977میلادی وکیل انتخابی در لویه‌ جرگه از ناحیه هفتم شهر کابل گردید
این انتخابات در دوره صدارت مرحوم داکتر محمد یوسف خان بر اساس رای دهی آزاد ، مستقیم ، سری و عمومی بتاریخ 4 سنبله 1344 خورشیدی انجام پذیرفت (یک دموکراسی واقعی بمیان آمد)

 7- بـنـد هـای آب گردان و برق
     - چند نمونه آنرا یاد آور میشوم – اما  ؛  شامل جزئیات نیست
    -   بند برق جبل السراج -  اولین بند برق آبی است که در سال 1290 تا 1293 ش در زمان امیر امیر حبیب الله خان، توسط انجینیران انگلیسی اعمار ، و در سال 1300 ش در زمان غازی امان الله خان با داشتن 2 توربین با ظرفیت تولید 1500 کیلووات برق به بهره برداری سپرده شد. واما ؛
   -  با نصب توربین 4 در سال 1316 درزمان ظاهرشاه به 900 میگا وات وسعت داده شد .
   - بـنـد برق ماهیپر اعمار سال 1343 ش- قدرت تولید برق 60 هزار کیلووات ، به کمک تخنیکی و مالی آلمان اعمار شد
   - بند کمال خان درسال 1345 ش – بالای رود هلمند در ولسوالی چاربرجک ولایت نیمروز شروع واما نا تکمیل ماند. و در سال 1390 دوباره بکار آغاز شد
   - بـنـد برق نغلودر سال 1339 ش شروع و در سال 1346 تکمیل گردید. در ابتدا با نصب سه توربین ظرفیت تولید برق آن 76000 کیلووات که بانصب توربین چهارم ظرفیت برق آن به 97500 کیلووات میرسد.
   -   بند برق سروبی کار اعمار آن در سال 1330 شروع و در سا ل 1336 تما م شد  بانصب 2 توربین تولید برق 2200 کیلووات توسعه یافت.
   -   بـنـد برق درونته – که ننگر هار را روشن و سر سبز ساخته  وفارم هـده را آبیاری میکند
   -  بند برق شرکت نساحی  پلخمری: در سال 1315 - 1320ش  تکمیل که دارای ظرفیت 4800 کیلووات برق میباشد.
   -  نصب دستگاه برق  آبی جلو ارچه در هرات سال 1315   - 
   -  بند برق چک وردک درسال 1320 ش( 1941 ) (با سه توربین با ظرفیت 3000 کیلووات برق)
   -  دستگاه برق آبی بابا ولی کندهار در سال  1317 ش با ظرفیت 3000 کیلو وات ،
   - ( دستگاه برق آبی جلو ارچه هرات در سال  1319 با ظرفیت 1500 کیلو وات)،
   -   بند برق داله (دهله )- در سال 1331ش بکمک امریکا در بالای دریای ارغنداب ساخته شد–   
  - پروژه بند سلما - در سال 1347 (1969)، زمان صدارت موسی شفیق حکومت ظاهرشاه طرح ریزی ؛ و زمان مرحوم محمد داَود خان (1352 - 1357)، کار تحقیقاتی و عملی آن با همکاری انجنیران هندی در سال 1354 (1975) آغاز( ظرفیت 42 میگا وات برق وآبیاری هفتاد هزار هکتار زمین مدنظربود) و %20 آن تا 7 ثور1357 اعمار گردید ، و بعد نسبت جنگ ها متوقف شد .  فلهذا :
     به اصطلاح مدعیان ترقی و آبادی کشور- اگر دست به تخریب و ویرانی وطن ما نمیزدند بزرگترین بند آب گردان و تولید برق بنام سلما ، و کاوه گان بالای دریای هریرود در ولایت هرات تکمیل و سی و پنج سال قبل به بهره برداری سپرده میشد، چون که 25  فیصد کار آن در اخیر دورۀ شهید سردار " محمد داود خان" به اتمام رسیده بود.
  - بـنـد برق کجکی در سال 1332 بکمک امریکا آغاز ؛ و ازآن توسط سه کانال  1-  نهـر بغـرا، 2-  نهـرسراج و 3-  نهـرشمالان ،  تقریبا دو هزارکیلومتر مربع دشت های وسیع هلمند را که برای نافلین ولایالت دیگر داده شده بود آبیاری می کند . و  در سال 1353 تکمیل و در1354 اولین توربین آن نصب و برق گرشک از شهر لشکرگاه قطع به اطراف و نواحی گرشک توزیع شد و لشکرگاه از کجکی برق داده شد (( درسال 1355 با تیم صحی بقسم مهمان که از بند کجکی دیدن کردیم بند  کجکی بزرگترین بند خاکی در سطح منطقه بود که نظر به گفته گل محمد سرانجنیرآن مرحوم داودخان میخواست 10 متر سطح آب پرچابه بلند را ببرده ؛ که علاوه بر 3 توربین اصلی 6 توربین دیگردر مسیر آب پرچابه الی بستر دریا نصب گردد که در مجموع  9 توربین میشد ، و درسطح جهان از نظر تولید برق درجه دوم میشد (در داوطلبی هند موفق شده بود ) که متاسفانه داود خان شهید شد و پلان از بین رفت امید وارم که رئیس جمهور غنی همان پلان را تطبیق کند .
     -  سوال در اینجاست که  -  نیروهای انگلیس در سال 2004 م  توربین های را بایک عملیات ترانسپورتی بی سابقه و با دادن تلفات به ساحه بند کجکی رسانید ولی تا کنون نصب نشده - چرا ؟؟؟

-   بند برق بـغـرا و همچنان  - برق قندوز - و دستگاه برق دیزلی ماشین خانه کابل با ظرفیت نهایی 2000 کیلو وات،  ، دستگاه برق دیزلی شرکت پشتون کندهار با ظرفیت 14 کیلو وات بخاطر رشد صنایع نیز قابل یاد آوری است
     زراعت و پروژۀ آبیاری(کانال و سد آبگردان) :-
   - کانال ننگرهار- در سال 1337 به کمک دولت شوروی اعمار ، و در حـدود 120هزارجریب زمین فارم غازی آباد و هـده و زیتون را آبیاری میکند. 
   - کانال رود هلمند - در سال51 و 1352 به کمک امریکا اعمار، نادعلی و مارجه و . . . . را آبیاری میکند. 
   - فارمهای دیگر  -  مانند بادام باغ و فارم در خوست و . . .  ساخته شد
  -  پروژۀ آبیاری :- مانند   --   پروژۀ آبیاری بالای  (دریای کوکچه ) و     –-   ( بند آبیاری سـردی )که به کمک شوروی سابق ساخته شد و ؛    --    در ( کندهار)     --    پروژه  آبرسانی در ولایات ( هرات  ) و    --    ( مزارشریف ) و    --    ( جلال‌آباد )    --  خوست ، و     --   ده ها پروژه های آبرسانی و سد های کوچک و بزرگ و  در مرکز و ولایات

     سوال در اینجاست  - اسمعیل خان وزیرجهادی که سابق وزیر انرژی وآب بود گفت که :
  -  تنها طراحی بند کنر ده میلیون دالر و سه سال زمان /، و ساخت آن  یک میلیارد و 120 میلیون دالر هزینه خواهد داشت." خوب اکنون، شما فکرکنید که این پروژه  های ساخت زمان ظاهرشاه باید چند سال و چند [ملیارد دالر] هزینه داشته چقدر زمان را باید در بر میگرفت ؟

8 – فـابـریـکـه
  بطور مثال چند نمونه :- فابریکه سمنت /  سمنت غوری  /  فابریکه سمنت جبل السراج و /  هـرات /  و فابریکۀ پایه سازی.
  -  فابریکه  نساجی  / ما نند - گلبهار - نساجی افغان - و پلخمری -  نساجی بگرامی و  . . . .  بود که 40 هزار نفر مصروف کار بود / و فابریکه پشمینه بافی قندهار  /  فابریکه نختابی کابل ،  پلاستیک سازیها    ، ودیگر های آن
    - فابریکه پخته و تولید روغن هلمند ، صابون سازی و / فابریکه روغن سازی سپین زر /  و از قندز و .  . .
  -  فابریکه سنگ رخام در هلمند / ، استخراج زغال سنگ وسایر معادن / و و و و
  - فابریکه بوت عقاب   /  - فابریکه بوت  آهـو /  - فابریکه جراب اسپ نشان
  - فابریکه لبنیات -  /  - فابریکه کوکاکولا  و  فانتا / فابریکه‌های کشمش پاکی / فابریکه شکر بغلان،.
  -  استخراج گاز شبرغان   /   فابریکه کـود برق مزار شریف  که 5 هزار نفر کارگر داشت / فابریکه جین وپرس مزارشریف /
  -  فابریکه کابل فلز /   فابریکه حجاری بتون / فابریکه قـیـر / فابریکه حجاری و نجاری کابل /   فابریکه تصدی جنگلک  / بایسکل سازی پامیر/
  - فابریکه ترمیم سلاح / - فابریکه ترمیم موتر – ترمیم تراکتور  - تجهیز قـوای مسلح – ،  و فابریکه های دیگر .
 9 -  تصدی و شرکت های ساختمانی
   1-  سیلوی مرکزی در کابل - در سال 1333 به کمک مالی شوروی ساخته شد. با بیش از 2 هزار کارگر ، در ۲۴ ساعت فعال بود. که با نگهداری گندم – و تولید آرد – در کنار بخش نان پزی - ناشتا، روت و کلچه پزی نیز کارمیکرد . در زمانی که سیلو فعال بود حجم معاملات پولی آن در یک سال 5 میلیارد افغانی بوده و درآمدی را که به دولت می‌پرداختند، 400 ملیون افغانی در یک سال بود.
   2 – سیلوی پلخمری - بخش اول آن در سال 1337 و بخش دوم آن در سال 1365 تکمیل شد. قرار بود با کمک بانک جهانی سیلوهای ۵ ولایت بازسازی شود اما تا حالا چنین کاری صورت نگرفته است
   3 - سیلوی هرات  - در سال 1352 توسط آلمان غربی ساخته شد .
   4 - سیلوی قندهار-  در اثر جنگ های جهادی نما ها ویران ، وبازسازی نشده ، قابل استفاده نیست.
          - شرکت ساختمانی  :
   - ساختمان مکرورویان ها در کابل در زمان مرحوم ظاهرشاه  شروع شد که مکرویان اول در همان زمان ساخته شد
   - دستگاه ساختمانی هلمند  - افغانی  ،  بنائی   ، سپین غر    ،  شرکت دوا سازی هوخست     –  فابریکه خانه سازی    –
  -   شرکت های  صادراتی مانند شرکت قالین      ، قره قل ، میوه و  .  . . .  و شرکت های دیگر
         ساختن استدیوم های ورزشی  1 - استدیوم در کابل  2 -   هرات     3-    قندهار .  و صد ها اقـدام و عمل نیک دیگر

10- (وزارت مخابرات وتیلی کمونیکیشن ( مخابرات ، تیلفون - )
سیستم مخابرات، مراسلات و مواصلات:
     درزمان نادرشاه ارتباط مخابراتی از کابل با ولایات برقرار ، و در زمان ظاهرشاه حتی تا ولسوالی و علاقه داری ها با نصب پایه ها و سیم لینی توسعه یافت .
 در سال 1328 ش، یک دستگاه 1300 لینی اتومات خریداری و در کابل نصب شد. - در سال 1333 یک دستگاه ۵۰۰۰ لینی( خطی) اتومات را از شرکت زیمنس آلمان خریداری و 3 سال بعـد در کابل فعال شد.  اما
 -  از برکت جهاد در سال های دهۀ 90 مردم ما برای یک تلیفون کردن باید به پاکستان میرفتند .
 -  از برکت جهاد در سال های دهۀ 90 مردم ما برای یک تلیفون کردن باید به پاکستان میرفتند .

عضویت در اتحادیه جهانی پست :
     در سال 1328 افغانستان عضویت اتحادیه بین المللی پست را حاصل نمود. واولین بار نامه ها و  بسته های پستی - پست کارت ها - اوراق تجاری  -  سبک وزن دیگر از طریق هوایی به خارج و  هم به داخل ارسال می شد. ریاست پست و تلگراف و تلفن به وزارت ارتقا یافت.
   - از سال 1335ش ، پست هوایی در داخل فعال و ارتباط میان شهرهای کابل ، هرات ، مزارشریف  ، قندهار و میمنه بر قرار شد . طبق برنامه پنج ساله ، وزارت مخابرات موظف شد هر سال حدود ۳۰ پستخانه محلی در دیگر ولایات و شهرهای افغانستان تاسیس کند . اما  ::
   ●●●  - جالب اینست که امروز  وزارت مخابرات  با انکشاف تیلفون بی سیم  ؛ سرمایه گذاری شخصی را بقسم بزرگترین دستاورد خود در عرصۀ مخابرات یاد آور میکند، در حالیکه :
  -  د ر زمان ظاهرشاه حتی در دور ترین نقاط توسط پایه و لین ، تلیفونها به مرکز وصل شده بودند . همچنان ما شاهد هستیم که :
     -  دیموکراسی   و آزادی بیان  به  مراتب  در زمان ظاهرشاه بهتر از امروز بود .
   ●●●   -  صندوق شکایات در هر گوشه و کنار شهر موجود بود که خودم در کوته سنگی و در جوار ارگ شاهی و چندین جای و و  . . . متوجه شده وشاهد بودم و هستم .

 11 - معادن کشور
 در سال های دهۀ شصت  ؛ ایران با وجود ( با داشتن منابع بزرگ نفتی ) و پاکستان ( با داشتن راه های بحـری) از نظر اقتصادی رشد چشمگیری در مقایسه به وطن ما نداشتند.
 -  فابریکات کود برق و تولید گاز مزار  -   نساجی پشمینه بافی گلبهار،  و کندهار  -  و سارامیک  -   ماشین سازی جنگلک  -   تولید پاپوش آهو  -   تولید سمنت  -   خانه سازی   -  و حجاری ونجاری  در زمان ظاهر شاه بوجود آمد
     -  اگر فابریکه تولید سمنت هرات ، به اشاره isi و استخبارات ایران ویران نمی شد افغانستان از نظر تولید سمنت خود کفا بود. این فابریکات میتوانست پنجاه فیصد احتیاجات مردم را برآورده سازد، قابل یادآوری است که دهه شصت رکود اقتصاد جهانی بود. دنیا بعد از دو جنگ جهانی در باسازی اقتصاد خویش مشغول بودند. افغانستان که تابع اقتصاد و بازار های جهانی بود نمی توانست یک شبه راه صد ساله را طی کند. برای رشد و انکشاف سریع یک مملکت به سرمایه های هنگفت، منابع و کدر های علمی و متخصصین ضرورت دارد، در حالیکه بعـداز دوره کوتاه ولی ویرانگر و تباه کن حبیب الله کلکانی (سقاوی) ؛ افغانستان از نگاه کدر های علمی ، زیربنا ها و روبناها صد سال به عقب زده شد و افغانستان به کمون اولیه برگشته بود"، که ظاهرشاه همه چیز را از قهقرا شروع کرد.

11 – ترانسپورت زمینی و هوایی
    -  جاده و سرک ها  -   -  سرک های داخل شهری ساخته  و  -  قیر ریزی شد و هم جریان داشت  .
  - شاهراه کابل مزار شریف - که شاهراه سالنگ  - مصافه راه را از کابل تا  - مزار شریف و - حیرتان . و تا  - قندز و -  شیرخان بندر کوتاه تر ساخت .
  - شاهراه کابل گردیز – و گردیز خوست  که به زور قوت و محافظت نظامی ساخته شد و قیر ریزی آن تا سال 1356 زمان مرحوم داود خان تا نادرشاه کوت شروع خوست رسیده بود که شاهد آن بودم .  و همچنان  ؛   پکتا و   ؛ پکتیکا  .  و هم سرک های بین ولایات که ولایات را باهم وصل میکرد .
  - شاهراه کابل قندهار و از قندهار تا اسین بولدک / و قندهارتا هرات و اسلام قلعه سرحد ایران  که قیر ریزی و پحته کاری و سمت شد
  - شاهراه کابل تا ننگرهار  تا تورخم در دو سال اکمال شد. سرک ماهیپر که تقریبا 4 ساعت نظر به سرک سابقه راه کابل ننگرهار را کوتاتر ساخت و تا سرحـد تورخم قیر ریزی شد .
    1 -  تــونل های مهم وحیاتی - مانند تونل های ماهیپر، که مسافه کابل و ولایات شرقی را کوتاه ساخت . و
   2 - تونل سالنگ در زمان ظاهرشاه سال 1343 افتتاح و مسافه کابل را با ولایات شمال کوتاه ساخت . اما امروز دولت حتی از ترمیم آن عاجزاند .
 امریکا و جاپان از ترمیم سرک کابل هرات به حیث یک دستاورد  بزرگ شان د رآبادی افغانستان یاد آوری میشوند ، حالانکه 6 ماه دوام نکرد . درحالیکه ازاین سرک زیادتر از50 سال قبل استفاده میشد.
   3- از شرکت ترانسپورتی ؛ مانند ملی بس - شرکت سرویس شهری و ولایتی . و پوسته رسانی کابل پشاور/ کاماز‌ها، افسوتر، میتوان یاد آوری نمود
    - ده ها باب تاسیسات عام المنفعه دولتی و غیر دولتی و دیگر پل و پلچک سرک  و غیره در زمان مرحوم ظاهر شاه ساخته شد که این صفحه گنجایش نوشتن آنرا ندارد . تمام مطالب فوق که ذکر شد همه و همه از پول خود افغانستان  بدون اینکه از کسی گــدایــــی کـــند ساخته شده بود .   

     اعـمار میدان های هوایی و شرکت های هوایی :
   1  -   اعمار میدان هوایی بزرگ بین المللی کابل   2 -  بین المللی قندهار   3 - و میدان های هوایی در ولایات دیگر.
    - در سال 1334 ش شركت هوايي آريانا با سهم ( %51 ) - با كمپني انديمارد ، كه بعـداً جاي آنرا پان امريكن گرفت با طياره‌هاي نوع داكوتا در خطوط داخلي و خارجي با گنجایش 30  نفـر وانتقال مال تجارتی به كار آغاز کرد. 
    - در سال 1335 ش رياست هوايي ملكي تأسيس گرديد که اولين اقدام آن امضاء قرارداد مشترك هوانوردي با پاكستان و تركيه بود و اقدام دومي آن احداث ميدان هوايي بين‌المللي قندهار بود که خطوط هوايي آسيا را به اندازه كافي كوتاه ساخت و در سال(1341) ميدان هوايي بين‌‌المللي كابل عملاً براي پروازهاي داخلي و خارجي آماده بود و آريانا به عنوان بهترین شرکت هوایی پرواز خارجی در جنوب آسیا وهمچنان در مسکو و اروپا بود. 
  - شركت هويي آريانا در ابتدا با دو فـروند طياره از نوع داكوتا DC-3 به فعاليت آغاز نمود بعدا فعاليت خود را با ( 2 فروند طياره DC-6 ) و (2 فروند DC-4 ) و( 4 فروند DC-3 ) و يك فروند طياره 440 نوع كالوير /  و يك فروند طياره مسافربري جت بوئينگ ۷۲۷ كار خود را ادامه داد.
     -  در آخیر طیاره غول پیکر جموجت که گنجایش 350 نفر و مال تجاری را داشت توسط فیر های برادران مجاهد(توسط فیر های برادران مجاهد) تخریب ( تخریب ) و بعد از یکسال پارکنگ در میدان هوایی اروپا مجبورا بفروش رسید.
   -    در سالهاي1967 و68  شرکت باختر افغان الوتنه  در چوكات رياست هوايي ملكي تآسيس گرديد و دو فروند طياره تربوجت از كانادا خريداري شد. که  بین كابل و قندز - مزارشريف - ميمنه  - هرات – قندهار  و . . .  . . فعال بود.
    - و از کمپنی های خارجی -  ایرفلوت از شوروی وقت -  جت بوئينگ از هوانوردي هند  - جت بوئينگ از هوانوردي ايران (هما) – و (P.I.A)  از پاكستان – و (I.M.A) از شركت هوايي بيروت فعال بود .

   ●●●  -    سوال در اینجاست :  - باوجود انکشاف سریع جهان و پیشرفت سریع تکنالوژی ، و موجودیت  48 کشور و سرازیر شدن ملیاردها دالر - در مقایسه با امروز -  در تمام عرصه ها
  -  چرا درآنزمان  -   به مراتب بهتر از امروزبوده است ؟؟؟

  12 –  بنیان گذاری اداره کمکی برای فامیل های بی بضاعت
    -  اولین بار بنام دارالایتام و دارالمساکین تاسیس و بعد بنام (( مــرســـتـون )) یاد و از طرف دولت تا سال 1342 تمویل میشد . بعد از1342  در چوکات ریاست سرمیاشت داخل و از طرف  عـواید سرمیاشت که از طریق کمک موسسات خیریه ، تاجران ، اعانه مردم -  و فروش تکت لاتری  ، بانک ها ، و کمک موسسات خارجی تامین میشد و در 5 ولایت فعال بود که :
   - برای فامیل های بی بضاعت و بی سرپرست برای زنان ، مردان  و اطفال شان از طرف  ریاست مرستون در چوکات سرمیاشت - کمک های ذیل صورت میگرفت .
   - محل رهایش و تسهیلات ضروری واولیه زندگى به شمول اعاشه و اباته ؛ خدمات صحى وتداوی رايگان ، درشفاخانه‌های مجهز و شفاخانه سره میاشت .
   -  تهیه  کار ، و آموزش مسلکی وحرفه یی ، و سواد آموزی برای کلان سالان بخاطر خود کفایی ، و آموزش ومکتب و تدریس برای اطفال شان مهیا میگردید . تشکراز فوتوی دوکتور عطا صافی 

..
فوتو 1- اطفال یتیم که ازطرف دولت تعلیم و  تربیه میشود.  2- ازمؤسسات عصرنادرشاهی ( یتیم خانه نادری) کابل.

   - اطفال شانرا بعـد ازمکتب به کارهای دستی مصروف میساخت . مثلا نجاری ؛ قالین بافی وغیره . و ساخته های دست این اطفال را بفروش رسانیده و مفاد آن را به حساب بانکی همان اطفال بشکل پس انداز برای شان ذخیره نموده و بعـدازخودکفایی و فراغت از مــرســـتـون  وبعـد از تحصیل  برای شان تسلیم داده میشد که اینها مالک یک سرمایه نیزشده و از مرستون خارج میشدند . چنانجه یکی از مامورین همکارما بعـد از ختم تحصیل از درک همین پس انداز مرستون نظر به گفته خودش دارای 2  لک افغانی بود و کسانیکه  از خود تحصیل کرده بودند در زمان فراغت هیچ نداشتند .
 -  ایجاد گروپ ریاست رضا کاران بنام  -  پالندوی  -  څارندوی  -  و زمرک که به مردم و هلال احمر کمک میکردند
13  -  در بخش داخلی (مامورین )
   -  مقرری ملکی و نظامی با درنظرداشت دانش و صداقت کاری واصل شایستگی صورت میگرفت – مانند امروز نبود.
  -  تفاوت معاشات مقامات عالی رتبه دولتی و مقامات پائین رتبه به سطح نازل و ناچیزبود ؛ اما امروز می بینیم که چقدر تفاوت فاحش دارد
  - یک وزیر ویا یک وکیل بیست موتر تعقیبی و بادیگارد ومحافظ نداشت ( چون آنها خائین  دزد و قاتل نبودند)
  - وزیران و وکیلان مانند سایرین نورمال بوظیفه میرفتند  (اما امروزاین جانی ها ازترس ، جاده ها را مسدود ومزاحمت خلق میکنند)
  - ناموس مردم مورد احترام ، واز تجاوز در امان بود و کسی سبب اذیت و آزار کسی نمی شد. اما امروز از برکت جهادیون نما ؟؟؟
  - مامورین عالی رتبه - قصر و بلند منزل ها نداشتند چور و چپاول نمیکردند. اما امروز تمام بیت المال غنیمت برده میشود.
   ●●● - در بخش خارجی - مرحوم ظاهرشاه ؛ سیاست خارجی خود را با همسایه های طماع و بین هر دو ابر قـدرت شرق و غرب در توازن حفظ نموده بود .

 14مروری به کمی وکاستی و اشتباهات زمان نادرخان و ظاهرشاه
       -  باوجودکه نادرخان با قربانی دادن مردم پکتیا خصوصاً مردمان خوست حکومت را بدست آورد و وطن را از چنگال دزدان نجات داد . اما :
       - نادر خان قربانی مردم پکتیا را نادیده گرفته و (1) در دولت سهم نداد - و (2) آنها را در تاریکی نگهداشت . و (3) در مقابل :
    - آنها را از خدمت زیر بیرق معاف نمود  و در زمان ظاهر شاه و داود خان ادامه پیدا کرد که یک اشتباه بزرگ شان بود –       -   در حقیقت ؛؛ این یک جفای بزرگ در حـق مردم پکتیا بود که آنها را از توسعه فکری دور  و در محدودۀ قریه نگهداشت  .  زیرا که در زمان  خدمت زیر بیرق :
  (1) – کورس  سواد آموزی اجباری  بود ؛ سواد می آموختند و  باسواد میشدند و
  (2)- در تماس با جوانان ولایات دیگر در زمان سربازی ، تجارب شان بیشتر شده از محدوده قــریـــه خارج و ؛ افکار شان فراختر و باز تر میشد
  (3 ) با کلتور و فرهنگ ولایات دیگر آشنایی حاصل نموده از انجماد فکری دور میشدند ، چنانچه تاثیرات مثبت مولتی کلتوریل را در زمان کار کردگی هایم درولایت هلمند بین اقـوام مختلف اعم از پشتون وبرای غیر پشتون که از طرف دولت در هلمند برای شان زمین توزیع شده بود  دیدم  .
  (4)- با دیدن گرمی و سردی روزگار در زمان خدمت زیر بیرق تجربه کافی حاصل مینمودند.
      برعلاوه اشتباهات فوق در آنزمان :
    -  نظر به سمت شمال  -  درمناطق سرحدی خط استعماری دیورند در تمام عرصه ها بی توجهی زیاد صورت گرفت  که نمیتوان انکار کرد .    لاکن با آنهم :
   - درآخیر حکومت خود در مناطق سرحدی و در لوی اولسوالی خوست  به تاسیس مکتب و فارم زراعتی و شفاخنه و . . . و غیره تازه شروع نموده بود .
        ●●-    در اینجا بطور مثال هـلـمـنـد و -  خـوست را(از مناطق سرحدی ) و کاپیسا را (از مناطق شمال) از نظرمسلکی که تماس با مردم داشتم به مقایسه میگیرم وخوانندگان ما امیدوارم بدون تعصب قضاوت نمایند .
  -  در ولایت هلمند ؛
 در اولسوالی گرمسیر که از مرکز شفاخانه هلمند  دوساعت در موتر تیزرفتار فاصله داشت ((((  فاصله 2 ساعته در  تیزرفتار )))))، صرف یک نرس داشت ، هفته یک روز یک داکتر بخاطر مریضان به نوبت میرفت ، آیا این مردمان درطول هفته مریض نمی شدند وبه داکتر ضرورت نداشتند .  و و و و ؟
درولایت خوست. 
  - مدتی کوتاهی آمر مرکز صحی اولسوالی تنی در ولایت خوست بودم ؛  ((((که 4  مر کز صحی فرعی مربوط آن بود )))) ؛ بنام 1 - نریزی   2 – گربز  3 – لکن  4 – نادرشاه کوت  ؛ که باید هر کدام آن حد اقل  یک داکتر میداشت ، حتی برای آن نرس نداشتیم . هفته یک روز خودم مجبورا میرفتم .
        ●●- در ولایت کاپیسا ؛
 از کابل تا شفاخانه دهبالی مرکز ولایت کاپیسا در  ((((    فاصله یک ساعته در سرویس )))))  در موتر سرویس ،
 یک شفاخانه در دهبالی ، 2 – مرکز صحی مجهز در جمال آغه .     3  -  شفاخانه مجهز گلبهار .    4  - شفاخانه چاریکار .( و از چاریکار تا کابل نمیدانم که است ویا نیست ). ببینید در فاصله یک ساعته  4  سهولت های صحی در سمت شمال ( اکنون سهولت های صحی را با فاصله 2 ساعته با تیز رفتار و یک ساعته مقایسه کنید کدام ولایات باید شاکی باشند).
  با آنهم با وجود همه کمی و کاستی ها نظر به شرایط وقت زمان دوره ظاهرشاه یک دوره طلایی بود که به تدریج بطرف شگوفانی میرفت و همسایه های طماع و آزمند هم جرئت مداخله را نداشتند .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر