۱۳۹۳ اردیبهشت ۵, جمعه

چپتر12(بخش-1)- سوختگی ها

  فـزیـو پتـالـوژی جـراحـی(چپتر -12)(بخش-1)
اثر - دوکتور محمد کاظم پوپل متخصص جراحی

 ســـو خـتـگـی ها - مقدمه - سوختگی آفت است که از اثر حرارت تولید گردیده ، و زیاد تصادف مینماید . اگر سوختگی سطح وسیع جلد را احتوا نموده باشد ، حادثات عمومی که رخ میدهد اکثراً وخیم سیر نموده ، و سبب هلاکت مریض میشود .
 از تحقیقات جدید که در سوختگی صورت گرفته چنین برمیآید که در سوختگی ها تحولات در میتابولزم مایعات ، و الکترولیت 
 
سوختگی ها  (تصنیف)
تصنیف سوختگی نظر به عنق
تصنیف سوختگی از نظر وسعت
اسباب سوختگی حرارتی
پتوفزیولوژی سوختگی حرارتی
A) فکتورهای تعین کننده
B) تاثیرات سوختگی
1) جـلـد Skin  (فزیولوژی)
2) خون و اوعیه دموی
3) تغیرات میتابولیک و هیموداینمیک
تشخیص سوختگی های حرارتی
تـداوی سـوختگی های حـرارتی
A ) کمک اولیه
1- اهتمامات اطاق عاجـل
2- مایعات داخل وریدی
3- اهتمامات زخـم
4) پیوند جـلـدی (Skin graft):-
D- تقـویت غـذایی
E- اختلاطات
1 – انتـا ن
2- توسع حاد معـده
3- قرحات تشوشی معـدی معایی
4- پرابلم های ریـوی
5- زخم بستر
6- کانترکتورهای سوختگی
تــبــــــر د (یا یخ بردگی)
آفات الکتریکی (یا برق گرفتگی)

ء

ســـو خـتـگـی ها - تبـرد (یخ بردگی). و آفات الکتریکی 

1- ســـو خـتـگـی ها

   مقدمه :- سوختگی آفت است که از اثر حرارت تولید گردیده ، و زیاد تصادف مینماید . اگر سوختگی سطح وسیع جلد را احتوا نموده باشد ، حادثات عمومی که رخ میدهد اکثراً وخیم سیر نموده ، و سبب هلاکت مریض میشود .
 از تحقیقات جدید که در سوختگی صورت گرفته چنین برمیآید که در سوختگی ها تحولات در میتابولزم مایعات ، و الکترولیت در داخل عضویت ، نظر به درجه وسعت سوختگی بصورت وسیع بوجود آمده که سبب شاک میشود، که این شاک خود یک حادثه وخیم را بوجود میآورد. همچنان درسوختگیها یک قسمت ازانساج تخریب گردیده، که ازاین انساج تخریب شده توکسین آزاد ، و در داخل دوران جذب و سبب تسمم intoxication میشود. فلهذا ؛ بخاطر سیر تداوی و پیشبینی انزار آفت ، باید همه روزه تشوشات و تحولات که در مایع خلطی عضویت بوجود میآید تحری گردد.

تصنیف سوختگی ها

   A) از نظر عمق سوختگی  (Dept of Burns):

   سوختگی درجه اول :
این نوع سوختگی سطحی بوده ، تنها طبقه اپیدرم را احتوا و ماؤف میسازد. در مدت 14 روز شـفا میگردد( ش1).

   سوختگی درجه دوم :
   aSuperficial dermal  :- دراین نوع سوختگی طبقه اپیدرم در تمام ضخامت آن ماؤف گردیده ، وهمچنان قسمت سطحی طبقه Derm  نیز متضرر میشود. اما ؛ قسمت های عمیق غدوات عرقیه، و فولیکولهای موی متضرر نمیباشد. بعـداز روزحادثه ، سوختگی  بین 14 تا 21 روز شـفا میگردد.( از 2 تـا 3 هفته ).

   b) Deep dermal :- این نوع سوختگی تمام ضخامت طبقه اپـیـدرم ، وطبقه  derm را احتوا نموده وآنرا متضرر میسازد. اما قسمت های عمیق غـدوات عرقیه و بعضی از فولیکولهای موی ماؤف نمیباشد.
  • فراگیری دوباره اپیدرمی(یا Epidermal resurfacing ) توسط انکشاف اپیدرم (ازغـدوات عرقیه و ازبعضی از فولیکول های موی) خارج از قاعـده زخم ( نـه از کنار زخم) بعد از روز بیست ویکم سوختگی تحت تاثیر قرار میگیرد. این یک زمان طولانی و مؤخر را الی 120 روز بعـد از سوختگی تحت پانسمان Silvernitrate میتواند دربر بگیرد. اما بعضی ها از پانسمان Silvernitrate  استفاده نمیکنند.

   سوختگی درجه سوم :-
دراین نوع سوختگی ماؤفیت بسیار شدید بوده ، نهایات اعصاب حسی نیز تخریب میگردد.

   a) شکل سطحی آن:- دراین شکل سوختگی، جـلـد درتمام ضخامت آن ، وهمچنان قسمت ازطبقه تحتانی شحم تحت الجلدی ماؤف میشود.
   •  عقدات لمفاوی و فولیکولهای موی تخریب گردیده و باقی نمی ماند.
  • شفای دوباره سطح زخم توسط اپیدرم بصورت بنفسهِ تنها از کناره های زخم شروع گردیده و به اوتوگراف جلدی نیز ضرورت دارد. 

   b) شکل عمیق آن :- ماؤفیت بطرف طبقات تحتانی عمیقه پیشرفت نموده الی عضلات میرسد، ویا اینکه حتی تا عظام
ماؤف میشود.

( ش1 ) تصنیف ماؤفیت سوختگی نظر به عمق
تصنیف های متعدد وجـود دارد که ذکر آن بسیار لازمی نمیباشد.



   B) تصنیف از نظر وسعت سوختگی :- برای تعین وسعت سوختگی  قانون ( 9 ) بقـدر کافی ومناسب میباشد.(ش 2) قانون ( 9 ) ویا قسمت های متعـدد 9  را نشان میدهد که شامل قـدام ، خلف ، و قسمت های جنبی هر ناحیه اناتومیکی میباشد.

    

(ش2) تصنیف ماؤفیت سوختگی نظر به سطح
بطور مثال %9 برای بازو (یا Arm). بدینمعنی است که جلد تمام بازو را که عبارت از ناحیه قـدامی ، خلفی ، انسی ، و وحشی میباشد احتوا مینماید.

اسباب سوختگی حرارتی

   1- سوختگی درجه اول :- اسباب آنرا جرقه (یا Flash burns)، اشتعال گاز (در صورتکه به یک تماس بسیار مختصر به یک مدت کوتاه به گازی که میسوزد بدن شخص مواجه شود). مایعات داغ (شخص که مختصراً به آن مواجه شده باشد)، ویا شعاع آفتاب ( یاSun light که بدن به مدت طولانی مواجه شده باشد) میسازد.

   2- سوختگی درجه دوم :- اسباب آنرا مواجه شدن به مدت طولانی تر بـه جرقه آتش ، حرارت شدید زیاد ( یا intense) یا مایعات داغ میسازد.

   3- سوختگی درجه سوم :- اسباب آنرا شعله ، و Solid object داغ و مواد رادیواکتیف و غیره میسازد.

پتـوفـزیولـوژی سوختگی حرارتی

   A) فکتورهای تعین کننده :- درجه آفت جلدی مربوط است بـه :

   1) نوع منشه حرارت :- بطور مثال؛ شعاع آفتاب سبب سوختگیهای درجه اول میشود. شعله یا  Flamسبب سوختگی های درجه دوم ، و سوم میشود. سوختگیهای الکتریکی ولتاژ بلند سبب سوختگیهای بسیار عمیق میشود.

   2) درجه حرارت منشه حرارتی :- بطور مثال ؛ مواجه شدن به حرارت 60 درجه سانتیگراد سبب سوختگی تمام ضخامت جلد یا Full thickness  میشود.

   3) مدت معـروض شدن :- هر قـدر که مدت مواجه شدن طولانی باشد درجه سوختگی شدیدتر وخرابتر میگردد.

   4) نوع جلد معـروض شده :- در جـلـد، فکتورهای ذیل در مقابل حرارت رول محافظتی دارد:
  -   ضخیم بودن جلد. 
  -   چرب بودن جلد (Oily skin). 
  -    مرطوب و تر بودن جلد .
  -  تاریک بودن جلد.
  -   جریان بلند خون در تمام جلد .

   B) تاثیرات سوختگی :-
به هراندازه که سوختگی عمیق تر باشد به همان اندازه تاثیرات آن بیشتر میباشد.

 1 ) جـــلـــد Skin:-

  a ) فزیولوژی :- جلد بزرگترین ارگان بدن میباشد.
 -  ازنظر فـزیولوژیکی واناتومیکی مغلق « Complex » بوده  -  و ازنظر میتابولیکی فعال  است.
 -  جـلـد ضایع شدن حـرارت را تنظیـم میکند . -   ضایع شدن آب را محـدود میسازد.
 -  ازضایع شدن پروتئین ها جلوگیری میکند.   -  از تهاجم  باکتریها جلوگیری میکند.

   b) ضیاع آب (Water loss):- ضیاع آب در سوختگیهای نوع Full thickness (تمام ضخامت جلد) به اندازه (%2000) یا 20 چند زیادتر نسبت به ضیاع نورمال میباشد.
 -  ضیاع آب در سوختگیهای قسمی ضخامت جلد(یا Partial thickness) به تناسب Full thickness  کمتر است.

   c) ضیاع حـرارت Heat loss :- تبخیـرآب ازساحه سوختگی ، سبب میشود تا حرارت از بدن فـرار نماید.
 • این ضیاع حرارت ازعضویت در سوختگیهای وسیع ، میتواند بـه 7 هزار کالوری در فی روز برسد.
 •  ضیاع حرارت سبب تزاید حالات ذیل میگردد:
 -   سرعت میتابولیک یا« Metabolic Rate » زیاد میشود.
  -   مصرف اوکسیجـن بخاطر تقـویت و حفـظ حرارت بدن بلند میرود.

   2) خـون و اوعـیه دمـوی (Blood & Blood vessels):-
 • اوعیه دموی درساحه سوختگی تخریب گردیده ، وقابلیت نفـوذیه اوعیه شعـریه درناحیه سوختگی و دورتر ازآن{ به عین مسافه }زیاد میشود که توأم با فـرار پلازما میباشد. خصوصاً  آب  و پلازما پروتئین  ها ضایع میگردد.

 • درنتیجه ؛  سبب حوادث ذیل میشود :
 - یکی ضیاع مطلق بوده ، که آب و پروتئین ازسطح سوختگی فرارنموده ضایع میگردد، ودوباره جذب نمیشود.
 - دیگر ضیاع نسبی آب و پروتئین میباشد، که مربوط به اذیمای انساج بوده ، و دوباره جذب شده میتواند.

 •  این ضایعات مترافق است با  
  -    هایپـوولیمیا ( شاک هیموراژیک دیده میشود).
 -   غلیظ شدن خـون.
 •  سرعت ضایعات مایع ؛  در 24 ساعت اول به بلندترین سطح آن میرسد .
 •  قابلیت نفـوذیه شعریه تقریباً بعـد از 48 ساعت دوباره بطرف نورمال بازگشت مینماید. لـذا ؛
 - جذب مایع از ناحیه اذیماوی دوباره شروع گردیده و سبب میشود تا علامه دیوریزس بوجود آید.
 • کریوات حمرا خون (یا RBC) در سوختگیهای عمیق کاهش یافته ، که سبب آن عوامل ذیل میباشد:
 -  ازیکطرف کریوات حمرا خون مستقیماً توسط حرارت تخریب میشود.
 -  ازطرف دیگرRBC که درساحه سوختگی محدود ومتراکم گردیده بعـداً بصورت مؤخر تخریب و ضایع میشود.
 - همچنان؛  RBC که شکل غیر نورمال دارد توسط سیستم رتیکولواندوتیلیل(یا RES) تخریب میشود.
 - علت دیگر آن ؛ ضایعات RBC است که از سطح granulating ضایع میگردد.   درنتیجه ؛

 •  از اثر تخریبات و ضایعات فـوق الذکر حالات ذیل بوجود میآید :
  ــ    کمخونی    ــ     هیموگلوبینیمیا    ــ     هیموگلوبین یوریا . و ؛  همچنان  ؛
  ــ      اندازه یـوریـا   ،   و  شکر خون  نسبت به نورمال بلند میرود. 
اما برخلاف ؛
  ــ  کلور نسبت به حالت نورمال {5 تا 6 گرام فی لیتر}بـه دونیم گرام فی لیتر تنزیل میکند.
 • درسوختگی نظر به  تخریبات وعـدم توازن مایعات ،  اسیدوزس بوجود آمده ، که متناسب به وسعت آفت میباشد.
 • همچنان بعضاً محراقات احتشایی متعدد در کبد وطحال ، و نفریت حاد نذفی کلیه ها، و اذیمای دماغی بوجود میآید که محراقات نذفی میکروسکوپیک درآن تشکل میکند.  بالآخره ؛
   خون غلیظ گردیده (Hemoconcentration) که یکی علت آن ضایع شدن مقـدار زیاد پلازما نسبت به RBC میباشد. و علت دیگرآن، آنست که درعین زمان برای دفاع عضویت طحال تقلص کرده ویکمقـدار خون را داخل دوران مینماید. همچنان برای مریض لیوکوسایتوزس پیدا شده ، و کواگولیشن خون نسبت به حالت نورمال سریعتر میگردد.
 •  در 24 ساعت تا 48 ساعت اول ، مریض هایپــومیتابولیک بوده ، وبعـداً به هایپـــرمیتابولیک تبدیل میشود.

   3) تغیرات میتابولیک و هیموداینمیک :-

    a) صفحه شاک :- (شاک هایپوولیمیک دیده شود)،  در 48 ساعت اول ؛ عکس العمل آن مشابه شاک هیموراژیک میباشد ، اما با تفـاوت های ذیل :
 - دراینجا لیکاژ پلازما ازسطح سوختگی بصورت دوامدار جریان داشته که حالت هایپــوولیمیک را طولانی ترمیسازد.
 - دهانه قلبی بصورت واضح پایان افتیده و احتمال دارد از اثر فکتور Myocardial depressant (انحطاط کننده مایوکارد) باشد. این فکتور در خون مریضان که سوخته اند بوجـود میآید.

   b) صفحه کتابولیک:- این صفه درنزدیک ختم شدن صفحه شاک شروع گردیده، و متصف است با اوصاف ذیل :
 -  فـقـدان انرژی ، که علت آن ضیاع حرارت میباشد.
 -  بیلانس منفی نایتروجن که بحال پیشرفت میباشد.
 -  ضیاع وزن (عکس العمل میتابولیک دیده شود).  که اینحالت با بروز انتانات ، شدت کسب مینماید.
 • این صفحه (کتابولیک) درحالات ذیل طولانی و دوامدار میشود :
    -  درسوختگیهای وسیع ، و عمیق .
    -   در مصاب شدن به انتان .
    -  با تغـذی نامناسب وغیر کافی.
 •  اگر ساحه سوختگی بصورت وسیع و بزرگ باقی بماند ، انتقال به صفحه انابولیک برای یک مدت طولانی صورت نخـواهـد گرفت.

   c) صفحه انابولیک :- (عکس العمل میتابولیک در جروح انساج دیده شود).

تشخیص سوختگی های حرارتی

   از نظر وسعت :-
به هراندازه که ساحه سوختگی وسیع باشد آفات موضعی سبب میشود تا به سرعت وضعیت عمومی مریض خراب گردیده وموجب هلاکت مریض گردد. ازنظرعمومی مریض ابتدا خاسف و مضطرب بوده و لـرزه دارد. به مشکل سخن گفته ، و بصورت متقطع جواب میدهد. بالآخره تقبض شدید حدقه بوجود میآید. تنفس وصف سریع و سطحی (ویا Cheynestokes ) را گرفته ، وحرارت دفعتاً سقوط کرده،  بعـدبه 39 تا 40 درجه سانتیگراد بلند میرود. نبض خیطی وسریع گردیده به 120 تا 140 فی دقیقه میرسد. بعد تنفس غیر منظم گردیده  ، عسرت تنفس شکل توکسیک را بخود میگیرد. اولیگوری دارد که ادرار حاوی البومین وبعضاً خوندار میباشد.



((  - تنفس  Chynestokes– یک تنفس غیرنورمال بوده متصف است به تغیرات متناوب Apnea و  تنفس سریع یا Tachypnea، وعمیق . سیکل تنفسی آهسته ، وسطحی آغازنموده، بصورت غیر نورمال سریع و عمیق میشود. بعـداً تنفس به تدریج آهسته تر وسطحی تر گردیده ، قبل ازآنکه سیکل تکرارشود با Apnea ( توقف ) از 10 تا  20 ثانیه تعقیب میگردد. هردوره میتواند که از 45 ثانیه تا 3 دقیقه اختتام یابد ))

 •   از نظـر عـمـق ، در نواحی مختلف عضویت میتواند که سوختگی به عمق مختلف موجود باشد قرار ذیل:

 1) سوختگی درجه اول :
سوختگی درجه اول 4 علایم کلاسیک التهاب را نشان میدهد. و توسط مؤلف بنام  سلسوس 1800 سال قبل شرح وبیان گردیده است. این علایم عبارت است از:
1-  احمرار یا سرخی  (Rubor(Red.      2-     گرم بودن (Calor(Warm،
3-  پندیدگی (Tumor(Swelling. و        4-     درد  (Dolor(Pain.
 • سطح آن خشک بوده ، و آبله (یا Blisters)  ندارد. بعد از چند روز اعراض آن ازبین میرود.
 • قشرمتموته اپیـدرم، تفلسی گردیده پوست میدهد(Peels off). بطورمثال ،  سوختگیهای که ازاثرشعاع آفتاب بوجود میآید. خلاصه باید گفت که سوختگی درجه اول یک التهاب خفیف و محدود به اپیدرم مترافـق با توسعه اوعیه میباشد.

 2) سوختگی درجه دوم : - 
بشکل لکه های بزرگ (Large blotches) برنگ مختلط ، گلابی ویا سرخ میباشد. آبله موجود بوده  ، و مملو با مایع سیروم مانند میباشد ، که سبب جدا شدن طبقه اپیدرم ، از Derm  میشود.
 • با جس  ؛  مرطوب لمس گردیده ، و هم زیاد اذیماوی میباشد.
 • حسیت ؛ اگر ناحیه با سنجاق وخذه گردد، حسیت موجود است. واگر موی کش گردد دردناک و زجرت دهنده است.
 • سوختگیهای سطحی درمدت 10 تا 14 روز شفا میشود.  اما
 • درسوختگیهای عمیق تر در مدت 4 تـا 5 هفته توسط نشوونمای اپیدرم یا Epithelialisation از کنار های جلد که زنده مانده ، و ازبقایای فولیکولهای موی، و عـقـدات عرقـیه به شرط آنکه سطح آن محافظت گردد شفا صورت میگیرد.
 • انتان میتواند که :
 - درسوختگی نوع  Deep dermal و  - جروح که تمام ضخامت جلد را احتوا نموده است عودت نموده بوجود آید.
 •  تشخیص تفریقی کلینیکی بین سوختگی  Deep dermal درجه دوم ، و Full thickness درجه سوم مشکل است

 3) سوختگی درجه سوم :-
 در سوختگی درجه سوم تمام جلد به آفت اشتراک میکند.
 •  در تفتیش ، برنگ بسیار سـفیـد (مرده و بیحس)، ویا سیا مایل میباشد.
 • در جس ؛ جلد خشک ، و مانند چرم لمس میگردد.
-  با وخذه سنجاق حسیت موجود نیست.
  -   موی به آسانی کشیده وکنده شده ، وبدون درد میباشد.
  -  اذیما نسبت بـه  سوختگی درجه دوم زیادتر است.
  - درمدت 2 تا 3 هفته ، جلد متموته در تمام ضخامت خود حیاتیت خود را از دست داده ، و شحم تحت الجلدی دتوسط منحل شدن بنفسهِ ، و توسط  Digestion لیوکوسیت ها به تمیع دچار میشود.
 • نسج گرانیولیشن درتحت آن قرار دارد.
• تمام فولیکولهای موی وغدوات عرقیه تخریب گردیده است.
  • شفای زخم توسط نشوونما از کنارهای جلد صورت گرفته ، و سرعت پیشرفت آن یک ملیمتر در هر دو روز (48 ساعت) میباشد. همچنان زمانیکه اسکار می افتد تندب یا تنبتات و Epidermisation شروع گردیده ، و ندبات که به اینصورت تشکل میکند جلد اطراف خود را کش کرده  و به طبقات عمیق التصاق پیدا میکند.

تـداوی سـوختگی های حـرارتی
طرف که سوخته بالا باشد

   A ) کمک اولیه :- شخص که لباس آن آتش گرفته - نباید که بدود - باید که روی زمین خوابانیده شده وبا بعضی چیزها عاجلاً پوشانیده شود. بطور مثال ، با فرش ، لباس و غیره - ویا هرچیزیکه در دسترس باشد سوختگی پوشانیده شود تا آتش خاموش گردد لباس با آب سرد پاک (نـه آب کثیف)، مرطوب و سرد شود. آب سرد پاک درد را دور ساخته و ازملوث شدن جلوگیری میکند .(کثافات را دور نمائید).  با وجودآن ؛
 • ترتیبات که درمحل حادثه گرفته میشود هنوزهم بخوبی معـلوم نمیباشد. اما برهنه کردن مریض و تطبیق بعضی پانسمانها در خارج شفاخانه همیشه مضر ثابت شده است . مداخله عاجل درمحل حاثه غیر ازاینکه درد مریض را زیاد ، وناحیه را ملوث بسازد ، کدام فایده دیگری ازآن متصور نیست. درمحل حادثه پانسمان شحمی اجرا نشود. زیرا که بعـد از رسیدن مریض در شفاخانه ، موجب بعضی مشکلات تداوی میشود.

  B) سوختگی های صغیر:-  سوختگیهای قسمی (یا Partial thickness) کمتر از %10 و سوختگیهای کامل Full thickness کمتر از %2  قرار ذیل تداوی گردد:
 - ساحه سوختگی و جلد اطراف آن پاک گردد
 - با گاز واسلین دار ویا گاز مرطوب پانسمان گردد. - پانسمان در هر 3 تا 5 روز تبدیل گردد.

  C) سوختگی های کبیر:- حیات مریض مربوط است به احیای مجدد که باید ؛
 -  مایعات -  کالوری ، و  -  پروتئین ها دوباره احیا گردد.  و -  از انتان وقایه و جلوگیری شود.

   1- اهتمامات اطاق عاجـل :- تاریخچه مختصر اخذ گردد . معاینات بصورت فـوری اجرا شود ، تا ؛
 -   وسعت سوختگی  و  -  عمق سوختگی معلوم گردد.
 •  برای مریض مایعات داده شود . خصوصاٌ  -  رنگرلکتات و  -  سیروم گلوکوز ( یا D5%W).
 • خون از مریض اخذ گردد، و جهت معاینات ذیل به لابراتوار فرستاده شود : بخاطر ؛
 -   تعین هیموگلوبین ،  و هیماتوکریت.  -  تعین نوعیت گروپ خون ، و  -  تعین الکترولیت سیروم.
  •  سوزن در ورید بخاطر دادن مایعات تطبیق گردد.
  • اگر ضرورت بود - مورفین ویا اینکه Demerol از طریق ورید داده شود. زیرا که ؛ درمریضان هایپــوولیمیک زرقیات عضلی آن به آهستگی جذب میشود.
 - کتیتر درمثانه تطبیق شود.
 • تصمیم گرفته و فیصله گردد که آیا به -  اوکسیجـن  و - تطبیق تیوب اندترخیال ضرورت است یا خیر؟
  - سیروم انتی تیتانوس بقسم وقایوی داده شود.
 -  پنسلین برای یک هفته داده شود.

   2- مایعات داخل وریدی :- خطوط رهنمای ذیل برای تعقیب روزانه درسوختگی درشفاخانه میباشد نـه تائید تعقیب.
 • اگرمریض یک یا دو روز بعـداز حادثه ، درشفاخانه بستر گردید باید که سرعت  infusion زیاد ساخته شود. اگر ضرورت بود ازطریق دو ورید همزمان داده شود. زیرا که تداوی 24 یا 48 ساعت ناوقت تر شروع گردیده است.
 •  الی 48 ساعت بعـد ازحادثه ، برای آن مایعات ازطریق فمی به نسبت آنکه Paralytic ileus پیدا مینماید داده نـشود.
• برای تعین مقـدار مایع که ضرورت میشود از فارمول Brooke استفاده گردد.
 •  درتخمین نمودن سوختگیهای زیادتر از %50  ،  مانند سوختگیهای %50 عمل گردد.
 • بصورت مجموعی ، برای یک کاهل ، زیادتر از 10 لیتر در 24 ساعت داده نـه شود. و کمتر برای اطفال .

   فارمول Brooke :-

   a) در24 ساعت اول :- 
   i ) - کولوئیدها- بمقـدار نیم ملیلیتر فیکیلوگرام وزن بدن درهریکفیصد سوختگی داده شود. مناصفه آن بقسم پلازما ویا دکستران ، ومناصفه دیگر، بقسم خون کامل داده شود.(  Colloids = 0,5ml / Kg / 1% of Burn)
 -  درسوختگیهای وسیع تر از %40  و در نوزادان ( infant)، مایع کولوئید زیاد داده شود وکرستلوئید کمترداده شود.

    ii) Crystalloids (یا محلول الکترولیتها)- بمقـداریکنیم ملیلیتر فیکیلوگرام وزن بدن در هریک فیصد سوختگی داده شود (Electrolyt=1,5ml /Kg /1% of Burns). برای مریض اگر رنگرلکتات در دسترس بود داده شود. ویا Salin 0,5%  که همرای آن سودیم بایکاربونات علاوه گردد داده شود.

    iii)-  آب Water:- از دکستروز %5  کارگرفته شود. دولیتربرای کاهل ، و برای اطفال کمتر داده شود. قرارذیل:
 -  از 0 تا 2 سالگی بمقـدار  120ml/Kg  وزن بدن
 -  از 2 تا 5 سالگی بمقدار   100ml/Kg وزن بدن
 -  از 5 تا 8 سالگی بمقدار   80ml/Kg   وزن بدن
 -  از 8 تا 12 سالگی بمقدار   50ml/Kg وزن بدن 

    iv)-  سرعت انفیوزیون   -   %50 ضرورت روزانه مایعات در 8 ساعت اول داده شود. و مقـدار %50 باقیمانده در 16 ساعت بعـدی داده شود.

   b) در 24 ساعت دوم :- مناصفه ضرورت روز اول داده شود.

   c) بعـدازآن :- ضیاع مایع غیر حسی ، با عمل تبخیر هنوز هم میتواند که ادامه پیدا نماید. مقـدار این ضیاع تا 5 لیتر ویا زیادتر در کاهل بوده و دارای الکترولیت نمیباشد.
 •  کلیه ها سودیم را ذخیره نموده ( صفحه کتابولیک)، که درنتیجه؛ Hypernatremia (تزاید سودیم) بوجودمیآید. فلهذا؛ باید که بمقـدار زیاد مایعات داخل وریدی داده شود( دکستروز %5 (یا D5%W  ) و  -  خون داده شود ).
 •  اگر هیماتوکریت کمتر از %35 باشد ، خون زیادتر داده شود.
 •  اگر سودیم سیروم زیادتر از 145mEq/Lit بود، سیروم گلوکوز%5 زیادتر داده شود.
 •  اگر مریض توانایی نوشیدن را داشته باشد اغلباً بیلانس مایع خود را میتواند تنظیم یا Regulated نماید. برای مریض عصاره میوه داده شود. اگر امکان داشت بخاطر تکافـوی پوتاسیم  K+  ، آب میوه از خاندان پرتقال داده شود.

   d) ارزیابی تداوی(Appraisal of therapy):- تخمین نمودن ضرورت ها ، و اندازه وسرعت تجویز آنرا نظربه مشاهدات و عکس العمل که ازطرف مریض صورت میگیرد میتوان ارزیابی نمود. باید بخاطر داشت کدام تست واحد قطعی ( infallible که همیشه صحیح باشد) موجود نیست که آنرا تثبیت نماید. لـذا نظر به وضع و حالت مریض و مشاهدات که ازمریض بعمل میآید رسیدگی شود. به منظره کلینیکی توجه شود. وهمچنان به نتایج تمام تست های لابراتواری رسیدگی شود و بعـداً ارزیابی و قضاوت گردد. 

   i)-  جریان ادرار (Urine Flow)- تعین دهانه ادرارفی ساعت یک رهنمای بسیارخوب برای اندازه انفیوزیون میباشد. لذا ؛ دهانه ادرار در هر فی ساعت باید تعین شود.
 •  اگر دهانه ادرار درهرفی ساعت کمتر از 15ml دریک کاهـل باشد، بدین معنی است که هایپــوولیمیا موجود بوده ، وسرعت انفیوزیون باید زیاد ساخته شود.
 •  اگر جریان ادرار زیادتر از 50ml دریکساعت باشد، بدین معنی است که حجم انفیوزیون زیاد بوده ، وباید که اخـذ مایع کم ساخته شود ،  تا از اضافه مشبوع یا Over loading قلبی ، و بوجود آمدن اذیمای ریـوی جلوگیری شود.
 • اگر اولیگوریا  توأم با هایپــوتنشن باشد، مایعات شکل کولوئید داده شود.
 • اگر مریض اولیگوریا داشت ، لاکن فشار خون آن نورمال بود ، بعـداً برای مریض آب و الکترولیت ها داده شود.

   ii)-  اصغای ریـه ها :- ریـه ها همیشه بصورت منظم اصغا گردد تا احیاناً اگر اذیمای ریـوی برای مریض پیدا گردد زودتر تشخیص شود.

   iii)-  فشار ورید مرکزی یا CVP (Central Venous Pressure):- تعین نمودن CVP بسیار کمک کننده بوده ، مگر اساسی نیست.( تعین دهانه ادرارفی ساعت مهم واساسی میباشد ). 
 •  بیلانس بین حجـم مایعات اخـذ شده (یا intake ) و دهانه قلبی تعین گردد.
 • فشار ورید مرکزی یا  CVP باید که بین 6cm  تـا  12cm آب باشد.
 • اگرCVP پایان باشد دلالت به هایپـوولیمیا نموده، ضیاع مایع زیادتر ازاخذ مایع میباشد. سرعت انفیوزیون زیاد گردد.
 • اگر CVP بلندتر ازآن باشد دلالت به آن میکند که :
   -  یا مقـدار مایع را وسیعاً اخذ نموده است .
   -  یاعـدم کـفـایه قـلـب راست (Right Heart Failure) دارد. فلهذا ؛
 •   تمایل و تغیرات CVP  که آیا بطرف بلند شدن میرود ،   ویا اینکه  درحالت سـقـوط است بسیار مهم میباشد.

    iv)-  تعین الکترولیت سیروم ؛ ارزش اساسی (Base line) را دارا بوده ، لذا ؛ تا حـد امکان هرچه زودتر بعـد از سوختگی تعین شود. و بعـدازان همه روزه ویا در هر دو روز تعین گردد.

    v)-  تعین هیماتوکریت ؛ که آیا تمایل بطرف بلند رفتن ویا بطرف سقـوط دارد میتواند کمک کننده باشد.

   3) اهتمامات زخـم :- کلید آن کنترول انتان میباشد. میتودهای مختلف و متعدد برای اهتمامات زخـمهای سوختگی موجود بوده و میتودهای ذیل دراینجا بهترمیباشد :

   a) مراقبت اساسی زخم (initial wound care):-

   i) تطهیر وپاک نمودن زخم (Cleaning & Debridement) هرچه عاجلتر اجرا گردد تا مقیاسهای احیای مجدد زودتر شروع شود. ساحه زخم پاک گردد(معمولاً باید درعملیاتخانه اجرا شود). تخنیک وشرایط کاملاً معقم و دقیق بکار رود.
 •  از دادن انستیزی عمومی اجتناب گردد. ومورفین از طریق داخل وریدی بمقـدار 10 تا 15 ملیگرام داده شود.
 •  جراح ، اسیستانت، و اسکرپ نرس باید که ملبس با - کلاه، -  ماسک، و -  دستکش معقم باشد.
 •  ساحه سوختگی مکملاً با آب و صابون پاک گردد.
 •  انساج متموته و جدا شده یا debris ، به شمول آبله و اپیدرم که detached  یاجدا شده ، دور ساخته شود.

   ii)-  پانسمان بسته (Occlusive dressing)- این نوع پانسمان باید طوری اجرا گردد تا زخم از باکتریهای خارجی یا هـوا دور باشد.
  -  جذب کننده باشد ، تا مایع را جذب نموده ، و ازچسپیدن پانسمان جلوگیری نماید.
 -  پانسمان بزرگ (bulky) اجرا گردد تا طرف تثبیت یا Splint گردیده وجلد غیرمتحرک ساخته شود تا ازSacking (یا آب زدن) وافراز مایع بطرف خارج جلوگیری شود.
 -  پانسمان با فشار مساوی بنداژ گردد تا سیستم وعایی تقـویه شود.
 • یک طبقه گاز واسلیندار استعمال گردد (ویا درغیرآن گاز dry gauze بالای زخم بکار برده شود) .
  •  ازگازخشک خارج ازاین گازها استفاده گردد. بعداً به اطراف تمام طرف مربوطه، ویا تا قسمت ازاطراف جذع پنبه و یا Cotton Wool پیچانیده شود. دراطراف آن بنداژ با فشارمساوی نـه بسیار سخت ، و نه بسیار نرم باشد پیچانیده شود.
  • طرف مربوطه بلند گردد ، تا از اذیما و رکودت جلوگیری شود.

   b) مراقبت بعـدی (Subsequent Care):- پانسمان در هر 5 روز تبدیل ، و انساج متموته و ارچـق(Crust) که سست و آزاد گردیده قطع و دور گردد.

   4) پیوند جـلـدی (Skin graft):-
   a) Autograft  :- دراین نوع گرافت یک قسمت از ضخامت  ( یا  Full thickness) جلد خود مریض ، از نواحی مختلفه عضویت که برای گرافت آماده باشد اخذ گردد . باید بیشترزیاد انتظار کشیده نـه شود تا زخم ناحیه سوختگی درجه سوم قبل از گرافت نمودن آماده شود.  زیرا که؛
  -  ضیاع مایع  و پروتئین برای مدت طولانی باقی میماند یا خواهد ماند.
  - انتان بوجود خواهد آمد. که این حالات سبب میشود تا کتابولیزم پروتئین زیاد شود.

   b) پاک بودن بستر زخم مریض (Uninfected recipient bed):

    i)- آماده ساختن :- اگر بستر زخم پاک بوده ، فارغ از انتان باشد ، و با یک طبقه نازک از نسج گرانیولیشن سالم مستور باشد ، در اینصورت Thickness Skingraft  گردد.
 •  اگر دربستر زخم قسماً عظم برهنه باشد، این ناحیه، قسماً تا وقتی تراش(decorticated) شود که خون بدهد. بعدازآن، همرای پانسمان مرطوب برای یک چند روز، پانسمان گردد ، تا وقتیکه نسج گرانیولیشن آنرا مستور نموده بپوشاند.
 •   زیرا ؛ جلد در بالای عظم ، غضروف ، و وتر نمو کرده نمیتواند . لاکن ؛ دربالای عضله میتواند نمو نماید.

    ii)-  پیـوند جـلـدی:-
 • جدا کردن یک ورقه نازک گرافت یا thickness graft جلدی، نسبت به ضخامت مکمل جلدی یا Full thickness از نظر زنده ماندن وحیاتیت بهتر میباشد. زیرا که شکل Full thickness آن به میتابولیک بعدی زیادتر ضرورت دارد.
 • donor site یا نواحی که ازآن جلد برای گرافت اخذ شده میتواند قسمتهای ذیل میباشد:
 - قسمت انسی «داخلی» وخلفی ران ها (نواحی قدامی و ، وحشی ازخود ندبه خراب و بد قـواره  بجا میگذارد).
 -  دیگر؛ ناحیه سورین یا Buttocks  . - ناحیه عقبی (Back).  و -  ناحیه بطن میباشد.
 • چون گرافت ارواء خود را از انساج طبقات تحتانی ، یعنی بستر خود اخذ مینماید، ازهمین لحاظ ؛ باید با بستر آن تثبیت باشد. هرچیزیکه سبب جـدا شدن گرافت از بستر آن گردد، و ارواء دموی آنرا مختل سازد، باعث مرگ گرافت میشود. بطور مثال؛ تثبیت نبودن، وهمچنان خون ، سیروم ویا قیح میتواند گرافت را ازبستر آن جدا نماید.
 • زمانیکه گرافت قطع میگردد باید که :
 - نقاط خون دهنده که بالای Dermis بمشاهده میرسد کوچک بوده، و همزمان یکجا پوشانیده «Close» شود.
 - اگر نقاط خون دهنده بزرگ بوده ویک قسمت زیاد را احتوا مینمود، گرافت زیاد عمیق قطع گردیده است.
 - اگر در ناحیه که گرافت اخذ گردیده خونریزی بسیار کم باشد بقـدر کافی عمیق نمیباشد.
 • گرافت باریک قطع گردد و در امتداد زخم بصورت طولانی و موازی به کنار جـلـد قرار داده شود.
 • نهایات گرافت را میتواند با جلد خیاطه نمود. ونهایات خیاطه را بصورت طولانی گذاشت تا بالای پانسمان لیگاتور یا گره زده شود و فشار را آماده بسازد.

    iii)-  پانسمان :- طوری اجرا گردد که  بالای زخم ؛
 -  یک طبقه از واسلین گاز، بعدازآن -  گازململ نرم Fluffed gauze (بخاطر تثبیت میتوان خیاطه کرد)، و بعدازان،
  -  Cotton wool گذاشته شود. و بعداً
 - بنداژ تطبیق گردد « نه بسیار نرم ونه بسیار سخت». وبالآخره ؛
 •  بخاطرغیرمتحرک ساختن، طرف مربوطه در میزابه پلاستری جا داده شود. بعدازآن ؛
 • هفت روز بعـد ازگرافت نمودن(بعضاً 10 روز توصیه مینمایند) پانسمان تبدیل گردد.
 • کنارهای متموته گرافت دور ساخته شود. و به نظر به شرایط با مرکیوروکروم %10 ، ویا با انتی سپتیک غیرمخرش که در دسترس باشد پاک ساخته شود (کنار ها خشک پوشانیده یا Seal شود).
 • جلد دوباره پانسمان گردد. و برای یک هفته دیگر دوباره در میزابه پلاستری گذاشته شود.
 • اگر یک حصه از گرافت ضایع شده باشد ناحیه ضایع شده دور ساخته شود. ویا ؛
  -    اگر ساحه کوچک باشد پانسمان گردد. و 
  -   اگربزرگ باشد دوباره گرافت گردد.
  -  اگر انتان گرفته بود ؛ یک سمپل آن برای کلچر و انتی بیوگرام فرستاده شود. ناحیه با هایروجن پراوکساید (یا H2O2 ) پاک شود. بعدازان بقسم بستر که انتان گرفته باشد در هر 4 ساعت پانسمان مرطوب شود (در ذیل دیده شود):

   c) بستر زخم که انتان گرفته (infected recipient bed):-

i)-  -  پانسمان
 - نمونه مواد (Swab) برای کلچر و انتی بیوگرام اخذ گردد.
-  تمام انساج متموته قطع گردد.
 -  در هر 4 ساعت پانسمان مرطوب شود. همرای محلول ذیل:
 - محلول( Eusol(Sodium hypochlorid ، ازاین محلول بقسم هدف عمومی تا زمانیکه نتیجه کلچر بدست آید استفاده گردد (اگر Eusol در دسترس نبود از Salin استفاده گردد).
  •   محلول پانسمان  قرار ذیل تبدیل و تعقیب گردد:
 - در پسودوموناز – از محلول استیک اسید نیم فیصده (Vinegar) کار گرفته شود.
 - در استفلوکوک Aureus  -   از محلول Hibitane استفاده شود.
 - در استرپتوکوک هیمولایتیک ، ضرورت است که از پنسلین ، از طریق زرق عضلی داده شود.
  •  پانسمان مرطوب باید که ؛
 -  مستقیماً بالای زخم تطبیق گردد بدون آنکه درتحت آن چیزی دیگری گذاشته شود. وهم باید که؛
 -   پانسمان درهرتبدیل کردن مکملاً دورساخته شود. بااین عملیه ،انساج مخروبه یا Debris  و ، قیح دور میشود
 •  پانسمان باید که ؛
 -  با شیت پلاستیک پیچانیده Surrounded شود تا از خشک شدن جلوگیری شود. و بعدازان، بنداژ گردد.
 •  در این زمان بستر زخم به گرانیولیشن شروع خواهد نمود. زمانیکه کنارهای زخم به نمو شروع نمود، این وقت زمانی است که گرافت اجرا گردد ( کنارهای جلد در موجودیت انتان نمو نمیکند ).
 •  اگر انتان دوام ومقاومت نمود، و یا
   -  درکلچر ، انتان مثبت بود، ویا
   -  نمو در کنار جلد موجود نبوده و به مشاهده نرسید، دراینصورت :
 •   از محـلـول یکفیصده استرپتومایسین در پانسمان استفاده گردد.
 •  پانسمان در هر 4 ساعت برای 2 روز (48 ساعت) تبدیل گردد.  و بعـدازان گرافت شود.

ii)  گرافت جلدی :- مشابه گرافت است که اساساً در بستر زخم پاک اجرا میشود. لاکن ؛ بین پارچه یا تریشه های پیوند برای خارج شدن و فرار سیروم و قیح خالیگاه گذاشته میشود.
 - اگر از ملوث شدن وقایه شده بتواند graft site باز گذاشته شود(بخاطر باشد که ویزت نسبی ساعت وار محدود باشد.).
 - درغیرآن بعدازآن ، پانسمان بسته بکار برده شود . با وجود آنکه این عملیه تکثر باکتریها را در اتموسفیر گرم و مرطوب در تحت پانسمان تشویق مینماید ، اجرا گردد.

iii)-  - پانسمان کردن آن مانند پانسمان گرافت پاک میباشد.

   d) جـلـد از افـراد یا Donors های دیگر:-

i) هـومـوگـرافـت (یا Allograft ):- گرافت است که از همجنس آن گرفته میشود. این نوع گرافت از دونورهای زنده ویا از کسانیکه تازه فـوت شده اند اخـذ میگردد. استطباب آن برای مریضانی است که :
 - ساحه سوختگی آن بسیار وسیع باشد
 - برای اوتوگرافت (که جلد ازخود مریض گرفته شود) جلد سالم کم داشته باشد، و حالت عمومی آن فقیـر باشد تجویز میگردد.

 •  Allograft مانند یک پانسمان بیولوژیکی موقتی آنی عمل مینماید.  
 -  ضایع شدن پروتئین ومایع را کم میسازد.
 -  خطر انتان را کاهش میدهد.
 -  انساج را که در تحت آن قـرار دارد محافظت مینماید.
 - زمانیکه حالت عمومی مریض بهبودی حاصل نمود ، بعـداً Autograft میتواند که اجرا گردد.
 •  Allograft از 15 تا 30 روز قبل از طرد یا نفی کردن معافیت یا immonological rejection زنده باقی مانده میتواند(Survive).

ii)  گرافت ( Heterograft ) Xenografts :- گرفتن نسج از جنس دیگر برای پیوند جلدی یک تعـویض قناعت بخش برای Allograft ، مانندپانسمان یا Dressing آنی مؤقتی بیولوژیکی آنی میباشد که از جنس دیگر اخذ میگردد.
 •  در اینجا قسمت یا thickness از جلد Procine (حیوان خوک مانند است) تهیه و جدا گردیده و استعمال میگردد.

D- تقـویت غـذایی

بعد از سوختگی های وسیع ، مریض به یک حالت هایپــرمیتابولیک قرار میگیرد. اینحالت از اثر فرط افـراز (Secretion) کاتیکولامین بوجود آمده ، که مترافـق است با ؛
 ــ  تـب .ــ  سریع بودن نبض .ــ  بیلانس منفی شدید نایتروجـن . ــ  و بالآخره ؛ با ضیاع وزن واضح میگردد.
 •  مریض به اجزای ذیل ضرورت دارد تا از طریق فمی ویا از طریق تیوب انفی معـدوی اخذ نماید ؛ مثلاً  به ؛
 - کاربوهایدریت « برای کالوری» - پروتئین -  ویتامینهای مانندA,B,C  و PP بمقـدار زیاد (مبحث تغـذی دیده شود)
 •  صفحه انابولیک ، با بیلانس مثبت نایتروجن ، وگرفتن وزن (  Weight gain) تا وقتی به اتمام نمیرسد ، که زخم بصورت وسیع باز باقی مانده باشد.

E- اختـلاطـات
   1 – انتـا ن :- 
 مریضان سوختگی به انتان بسیار مساعـد میباشند.
 • -  سوختگیها قـدرت دفاعی بدن را پائین آورده ، وبدن نمیتواند درمقابل تهاجم باکتریها مقاومت نماید.  زیرا که :
 -   جلد را که خط اول دفاعی عضویت است، تخریب مینماید.
 -  عکس العمل التهابی را متضرر میسازد.
 -  وهم Response یا عکس العمل معافیت را کم ساخته کاهش میدهد.
 •  در سوختگیهای زیادتر از %50 میکانیزم دفاعی عضویت معمولاً بصورت مکمل ازبین میرود.
   •  اگر مریض انتان داشته باشد، جای معمول آن عبارت است از ؛ ساحه سوختگی . لاکن ؛ امکان دارد که :
 -   منشه انتان کتیتر طرق بولی. - سوزن داخل وریدی (i.v).  ویا -  ریــه ها باشد. که باید متوجه آن بود
 •   قـرارذیل تداوی گردد :
  -  زخم مراقبت شود.
  -  انتی بیوتیک سیستمیک نظربه کلچر وانتی بیوگرام توصیه گردد.
  -   خون  تطبیق گردد.
 -  تداوی های تقـویوی با مایعات داخل وریدی اجرا گردد.
 •   استعمال انتی بیوتیک های نادرست و نامعـقـول سبب Super-infection گردیده (در جهان هردوکتور این عمل را اجرا نموده، لاکن نباید این کار را کرد)،   وسبب پیدا شدن ارگانیزمهای ذیل میشود :
-  باکتریهای مانند پسودوموناز. و
-  فنجی ها مثل      Condidia.
 • این Super-infection هـا iatrogenic بوده ( که توسط نرس و داکتر بوجود میآید) وجریان تداوی را مشکل میسازد

   2- توسع حاد معـده Acute Gastric Dilatation:-

   منظره کلینیکی :
 -  انتفاخ (یا Distention) درعلوی بطن دارد.
 -   عسرت تنفس یا Dyspnea دارد. اما ؛
 -  استفراق صفحه مؤخر آن میباشد که بعضاً بسیار ناوقت پیدا میشود.

   تـداوی :- 
 -  معـده عاجلاً سکشن شود.  
 -  تیوب انفی معـدوی تطبیق گردیده تا معـده تخلیه گردد.
 -  از استفراق و انشاق محتویات معـده جلوگیری شود.
 • تیوب باید که درپائین معـده گذشتانده شده و بصورت منظم سکشن گردد. و تاوقتی دوام داده شود که حرکات پریستالتیزم معـدی معایی دوباره شروع  و بازگشت نماید.

   3- قرحات تشوشی معـدی معایی Curling’s GI stress Ulcer:-
 این نوع قرحات درحالات ذیل بوقوع می پیوندد:
 - درسوختگیهای وسیع ، ازاثر تاثیرات توکسین بالای عضویت .   و   -   درسوختگیهای متوسط ، از اثر انتان.
 •  ازاین حادثه با بلند نگهداشتن PH معـده (به اندازه  7,0 ) ذریعه ادویه های انتی اسید میتوان جلوگیری نمود.
 •  اگر قرحه خون دهنده بود، بعـدازان؛ مانند قرحات خوندهنده مزمن اثناعشر تداوی گردد.

   4- پرابلم های ریـوی Pulmonary Problems :-

   a) انسداد حاد طرق تنفسی عـلـوی:- اسباب عمده آنرا ، اذیمای طرق هـوایی یا Air way میسازد.

   تـداوی : -
   -  تیوب Nasotracheal تطبیق گردد.   -  طرق تنفسی پاک و سکشن گردد.
 • ازترخیوستومی اجتناب شود. زیرا انتان که بوجودمیآید inevitable (چاره ناپذیر) بوده ومیتواند مریض را ازبین ببرد

   b) جروحات انشاقی inhalation :- 
 این نوع آفات تنفسی ازسبب انشاق دود Smoks ، بخار و حرارت Fumes بوجود میآید، که ازاثرآن ؛ درحـذای ریـه ها تجمع نذفی تحت پلورایی واسناخ تولید میشود.
 •  درنتیجه ؛ میتواند که پنمونیای کیمیاوی بوجود آید. این پنمونیا مترافـق است با ؛
 -     اذیمای بین الخلالی ، و داخل اسناخ یا intra-alveolar و،  -  عسرت تنفـس ، و -  هایپـوکسی .

   تـداوی : - تیوب Nasotracheal تطبیق گردد.  -   ونتلیشن کمکی یا Assisted اجرا گردد.   اوکسیجن داده شود.
 -    انتی بیوتیک وسیع الساحه داده شود . و -  کارتیکوستیروئید های سیستمیک داده شود.

   c) Adult Respiratory Distress Syndrome   :-
 در عدم کفایه تنفسی بعدازعملیات دیده شود.

   5- زخم بستر Bed Sores :-
اگر زخم بستر، وسیع و منتن باشد ، آب و پروتئین را بیشتر بشکل کتلوی از طریق زخم بخارج دریناژ و ضایع مینماید ، که باید ازین ضایعات ، توسط مراقبت و نرسنگ خوب جلوگیری شود. مراقبت توسط خود تان ، که طبیب هستید اجرا گردد. زیرا ؛ نمیتوان بالای نرس های که تجربه کافی ندارد اتکا نمود ، تا مریض را جـدی مراقبت نماید.

   6- کانترکتورهای سوختگی Burn Contractors :-
 این اختلاط بصورت مؤخر از اثر سوختگی بوجود آمده و معمولاً یک اختلاط ضعیف وناتوان کننده میباشد . اساس تداوی آن
  -  قطع کردن یا Excision کانترکتور ،  و
 -  گرافـت نمودن ، و 
  - درمیزابه گذاشتن یا Splinting میباشد ، تا از کانترکتوربیشتر جلوگیری شود.

   از نظر انزار :-
 هر قـدر که سطح سوختگی زیاد باشد، وفیات آن زیادتر است. %40 سوختگی تقریباً کشنده است. %20  تا %40 نیز مهلک وخطرناک میباشد. سوختگی های صدر وبطن وخیم تر سیر مینماید. وهم تلفات آن در اطفال نسبت به کاهلان زیادتر است.


موخذ - در ختم بخش 3 چپتر 12

 2- تــبــــــر د ( یا یخ بردگی)  . . . . ادامه دارد
FROSTBITIS
هم مسلکان و محصلین عزیز-  بخاطرتنظیم واستفاده بهتر اگر نظری موجود باشد، ویا کدام اشتباهی قلمی را متوجه میشوید،زیرا که بعضاً خود کمپیوتر محل کلمات انگلیسی را تغیر میدهد، ویا اگر موضوعات علمی دارید میخواهید به نشر بسپارید. به ایمیل ذیل مطالب و نظر خود را ارسال دارید.

  •  نظر شما قابل قـدر است. قبلاً اظهار سپاس از شما

 دوکتورمحمدکاظم پوپل  (   m.k.popal@hotmail.com  )

تاریخ نشر  22  اپریل2014


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر